دانلود رمان میراث یاس
(✿)نام رمان: میراث یاس(✿)
(✿)نام نویسنده: سیما نبیان منش(✿)
(✿)ژانر: عاشقانه راز آلود(✿)
داستان در مورد یه دخترِ جویای کار که دلش می خواد از لحاظ مالی مستقل بشه تا بتونه خرج و مخارج خودش رو دربیاره به اسم یاس هست، دوست صمیمیش که برای یه آدم با نفوذ کار می کنه اون رو مهمان دار هواپیمای شخصی رئیسش میراث، که یه آدم هوس باز و دختر باز هست می کنه، روز اول کاری وقتی تی هواپیما هستن میراث وقتی یاس رو میبینه ازش خوشش میاد و رمان عاشقانه سعی میکنه توی هواپیمای خصوصی بهش تجاوز بکنه و اینکارو میکنه، یاس باردار میشه اما میفهمه که میراث زن داره و این نفرتشو بیشتر میکنه اما…
صدای بگو بخند که اومد سریع رژ رو تو مشتم پنهان کردم و صاف ایستادم،
مرد جوون سی و چند ساله ای در حینی که دست هاش رو توی جیب های شلوار سیاهش فرو برده بود با نگاهی پر غررو پله ها رو بالا میومد. پشت سرش سه مرد بالا می اومدن و یه زن جوون با لباس رسمی غرور زیاااااد از نحوه ی قدم برداشتن و نوع نگاه هاش مشخص بود!!!
همین که پاش رو بالا گذاشت به منی که دومین خدمه ی هواپیمای شخصیش بودم و صاف و بدون قوز ایستادم نگاه کرد و یه لبخند ریز رضایتمندانه زد…
هرکاری کردم نتونستم یکی از اون لبخندای لوند تحویلش بدم چون در نگاه اول اصلا و ابدا ازش خوشم نیومد و مهرش به عنوان رئيس به دلم ننشست..!
دستش رو توی جیب شلوارش بیرون آورد و بی توجه به این که چند نفر آدم، پشت سرش ایستادن تا اول اون رد بشه، چونه ام رو گرفت و با لحنی عجیب و نا آشنا گفت:
اممم از دهنت خوشم میاد از رنگ لبتم خوشم میاد… میان سراقت حتما!
كنج لبش بالا رفت و از کنارم رد شد. اصلا منظورش رو متوجه نشدم و نفهمیدم. فقط حس کردم نگاه هاش جوریه که انگار داره به…