منوی دسته بندی
دانلود رمان آغوش خالی به قلم زهرا قلنده با لینک مستقیم

دانلود رمان آغوش خالی به قلم زهرا قلنده با لینک مستقیم

دانلود رمان آغوش خالی به قلم زهرا قلنده با لینک مستقیم

رمان آغوش خالی نسخه کامل

موضوع رمان : عاشقانه

تعداد صفحات : ۲۸۲۳

خلاصه رمان :

دانلود رمان آغوش خالی… با سر و صداهایی که یهو اومد برگشتم عقب. خودش بود… بالاخره افتخار داد و اومد بیرون. دخترایی که تا الان برای دیدنش صبر کرده بودن هجوم بردن سمت ماشینش و اخمام رفت تو هم! احمقانه بود…. پوزخندی به خودم زدم…. من خودمم واسه همین اینجام دیگه! عکس و امضا گرفتن از اقای شمس. بعد نیم ساعت بلاخره یکم دور ماشینش خلوت شد و اروم رفتم سمتش…

پیشنهادی شایسته بعد از دانلود رمان آغوش خالی

دانلود رمان سرمست به قلم نگار رازقندی با لینک مستقیم

دانلود رمان شلیک آزاد به قلم فاطمه تاجیکی با لینک مستقیم

دانلود رمان مانکن نابودگر به قلم مریم بهاور با لینک مستقیم

قسمتی از داستان رمان آغوش خالی

البرز:: بعد از جمع کردن میز رفتم تو سالن و تی وی رو روشن کردم دنبال یه برنامه ی خوب بود که مینو بعد از نیم ساعت از اتاقش اومد بیرون.

چشماش قرمز بود اما لبخند رو لباش بود. اخمام رفت تو هم: گریه کردی؟

خودشو انداخت کنارم با مادرجون حرف زدم. خیلی سبک شدم.

دستامو دورش حلقه کردم: حق نداری چشماتو خیس کنی بچه… به هیچ دلیلی…

سرشو گذاشت رو شونم و چشماشو بست: چشم زندگی من.

خم شدم و موهاشو بوسیدم درد داری؟ سرشو به علامت منفی تکون داد نچ.. هیچی!

اگه درد داشتی بگو تا از اون مسکنایی که دکتر نوشته برات بهت بدم.

-نگران نباش البرز…. همه ی این چیزا طبيعيه ولی من هنوزم باورم نمیشه چیکار کردیم. _پشیمونی؟ عصبی نگاهم کرد: حتی یه ذره.

با خنده ابروهای در هم رفتشو نوازش کردم: چشاتو اینجوری میکنی نمیگی دلم برات ضعف میره؟

خندش گرفت: خوب بلدی حواسمو پرت کنیا؟

-اخه نیس که خیلی هم حواس جمعی کوچولو… حالا مامانت نگفت کی میاد؟

نگاهش شیطون شد: زوده زود بخواد بیاد پس فرداعه خب دوس داری همین جا بمونیم یا بریم خونه ی خودمون؟

-امممم… خب امشبو اینجا بمونیم اما فرداشبو میریم خونه خودمون پس فردا بازی داری البرز…. باز خوبه تهرانه.

بی طاقت خم شدم و بوسه ای رو پیشونیش کاشتم، چرا اینقد حواست به من هست؟

لبخند قشنگی رو لباش نشست: چون همه ی وجودمی من اگه حواسم به تو نباشه پس به کی باشه؟

خواستم جوابشو بدم که ایفون به صدا دراومد…

اگر شما نویسنده رمان هستید و از انتشار رمان در این سایت رضایت ندارید میتوانید درخواست حذف دهید

این رمان صرفا جهت معرفی بوده و برای تهیه فایل به نشریه مربوط مراجعه کنید

به این رمان امتیاز دهید