دانلود رمان آنارشی به قلم س_رهی با لینک مستقیم
رمان آنارشی نسخه کامل رایگان
موضوع رمان : عاشقانه
تعداد صفحات : ۲۷۴۹
خلاصه رمان آنارشی:
دانلود رمان آنارشی… لعیا شهرام دختری آرام برای شناخت جهانگیر مرشد مردی عجیب و مرموز بهش نزدیک میشه… دقیقا بعد از پذیرفتن نامزدی با پسر خالهاش صدرا شهرام، ترسیده برای نجات خودش مجبور میشه پای سفرهی عقد جهان بشینه! همه چیز زندگی لعیا، جهان و صدرا و تمام اطرافیانشون بهم میریزه که انگار سامان پذیر نیست! رازهایی از زندگی جهان و عمارت مخوف فرخ نایب فاش میشه که…
برترین رمان های 2024:
دانلود رمان اپسیلون به قلم گیسو خزان با لینک مستقیم
دانلود رمان پگاسوس به قلم ماهور ابوالفتحی با لینک مستقیم
دانلود رمان دارک به قلم زهره ابراهیمی با لینک مستقیم
بخشی از دانلود رمان آنارشی
دستم را به دیوار گرفته تا پشت در اتاق جهانگیر رفتم. با اینکه دلم می خواست به خانه بروم. نه خانه ی خودم.. خانه ی نیما..
همه چیز را بهم ریخته حرف بزنم و برای همیشه بروم تا جهانگیر و فرخ را با هم از پا در بیاورم اما حتى نای راه رفتن نداشتم.
جانی ندارم باید برای خواب وارد اتاقش شوم نه اینکه کار سخت و سنگینی انجام داده باشم…
نه اینکه تنم به جور افتاده باشد… نه فقط دلم شکست دل وامانده ای که انتظاری داشت که نباید… از کسی که نباید…
وقتی صدای فریادهای فرخ برای آزار و نشان دادن جهانگیر نایب به من بلند شد چشم هایم منتظر روی در می چرخید اما او که تازه رفته بود نیامد…
نیامد و دلم را در تنهایی سوزاند وقتی فرخ با لبخند فریاد میزد تا بدانم تمام است و فقط میتوانم برای نجات هم مسیر او باشم.
هر چقدر هم بی مروت بود اما اینجا امن ترین جا در این به قول خودش طویله هست.
بی صدا وارد شدم نگاه چرخانده پتو و بالشتی گوشهی اتاق دیدم! مال من بود؟
حالا وضعیت دلم بدتر از وقتیست که از دور می دیدمش و هیچ نسبتی نداشتیم…
انگار واقعا هیچ چیزم برایش مهم نیست که از اتفاق ها عصبانی یا آشفته شود می خواست دور باشم تا آرامش داشته باشد…
حتى شب ها را برخلاف قبل برای خواب یا آزارم به خانه ام نیامد…
حتی یک بار هم تماس نگرفت تا از کجا بودنم با خبر شود…
با نصب اپلیکیشن نودهشتیا روی تلفن همراهت هزاران رمان انلاین و افلاین رو همزمان داشته باش
اگر شما نویسنده رمان هستید و از انتشار رمان در این سایت رضایت ندارید میتوانید درخواست حذف دهید