منوی دسته بندی
دانلود رمان دلبر برای رئیس مافیا به قلم ک_هارت با لینک مستقیم

دانلود رمان دلبر برای رئیس مافیا به قلم ک_هارت با لینک مستقیم

دانلود رمان دلبر برای رئیس مافیا به قلم ک_هارت با لینک مستقیم

رمان دلبر برای رئیس مافیا نسخه کامل

موضوع رمان : عاشقانه، مافیایی

تعداد صفحات : ۸۲۵

خلاصه دانلود  رمان :

دانلود رمان دلبر برای رئیس مافیا… ماتئو؛ من برای این کار وقت ندارم. افرادم یه جاسوس رو توی کارخونه کشتی سازی متروکه قدیمی دستگیر کردن و الان باید با اون مقابله کنم وگرنه خطر ازدست دادن این اتحاد رو دارم. معلوم شد جاسوس مرد نیست، زنه. زنی دوست داشتنی که ادعا میکنه فقط برای اکانت کتابخونه مجازیش عکس می گرفته. هر چی که هست به سختی می‌تونم حرف‌هاش رو باور کنم…دارلین؛ فقط داشتم عکس می‌گرفتم! قسم می‌خورم که اصلا هیچ چیز دیگه ای درباره اون کشتی‌سازی رها شده وحشتناک نمیدونستم گنگسترهای تبهکاری منو ربودن و حتی اجازه نمیدن که قبل از کشیدن کیسه نایلونی روی سرم و هل دادن من توی ماشین، از خودم دفاع کنم.

3 تا از بهترین رمان های عاشقانه شابسته:

دانلود رمان آبان سرد به قلم فاطمه خاوریان با لینک مستقیم

دانلود رمان خانه خدا سنگ است به قلم فاطمه طریقت با لینک مستقیم

دانلود رمان راز ماه به قلم ریحانه نیاکام با لینک مستقیم

قسمتی از دانلود رمان دلبر برای رئیس مافیا را در شایسته بخوانید:

“دارلین” ماتئو ده دقیقه پیش منو در اتاقم پیاده کرد. با هر قدم بیشتر در پوسته سرد و بی رحم خودش فرو می رفت…

فکر میکنم تا حدی به خاطر اون مردی بود که با ما راه می رفت، و تا حدی به این دلیل که اون مطمئن نبود که چطوری اتفاقات کتابخونه رو پردازش کنه.

می دونم که هنوز دارم سعی می کنم خودمم اینو بفهمم. در حال حاضر، من. جلوی یه کمد دیواری که مثل یه اتاق بود و شکلش عجیب و غریبه ایستادم…

کمد پر از هر نوع لباس قابل تصور هست… همراه با لوازم جانبی و لباس زیرهای مناسب. همه سایز من هستن، تا لباس و کفش هم واسم چیده شده بود.

چطور همچین کار کوفتی و جهنمی رو کرده؟ شاید دیشب بیشتر از اونچه فکر می کردم خسته بودم که اگه کسی وارد اتاق شده و کمد رو با لباس های کل فروشگاه پر کنه متوجه نشده باشم.

متوجه شدم که زنی که لباس های منو برداشته هم برای خرید فرستاده شداشه…. یا حداقل اندازه های منو به کسی که خرید کرده، داده.

برای کسی که در تمام عمرش لباس های دست دوم و ارزون قیمت پوشیده و در حال حاضر از فروشگاه های دست فروشی خرید میکنه،

واسم سخته که پول و منابعی که برای انجام چنین اتفاقی نیازه رو بتونم ازش سر در بیارم و بفهممش و این همه پول و قدرت و امکانات رو باور کنم.

اجازه میدم تا انگشتام روی لباس های شب ابریشمی، ژاکت های کشمیری، تاپ های توری و شلوار جین نرم بچرخن تا اینکه به کمد برسم  به دیوار پشتی چسبیده.

با نصب اپلیکیشن نودهشتیا روی تلفن همراهت هزاران رمان انلاین و افلاین رو همزمان داشته باش

اگر شما نویسنده رمان هستید و از انتشار رمان در این سایت رضایت ندارید میتوانید درخواست حذف دهید

این رمان صرفا جهت معرفی بوده و برای تهیه فایل به نشریه مربوط مراجعه کنید

به این رمان امتیاز دهید