با سرعت از پله ها بالا می دویدم. صدای پاهام پخش شده بود. همه با تعجب نگام میکردن. وقتی رسیدم دم در کلاس استاد داخل بود.چند نفس عمیق کشیدم در زدم و داخل شدم…استاد مقامی با نگاه جدی همیشگیش بهم خیره شد. یکی از سختگیرترین استاد هایی بود که داشتم. خیلی رو انضباط حساس بود بعد از ورودش به کلاس اجازه نمیداد کسی بیاد. با لحن جدی گفت:خانم آریایی فکر میکنم جلسه اول تاکید کرده بودم که دانشجو ها باید قبل از ورودم به کلاس سر جلسه حاضر باشن در غیر این صورت اجازه ورود ندارن درسته؟ الان ۲۰دقیقه از ساعت کلاس گذشته.
نمی دونستم چی بگم… ملتمسانه نگاش کردم… می خواستم حرف بزنم تا دهنمو باز کردم ادامه داد: این بار تاخیر شما رو نادیده میگیرم ولی دفعه بعد این بی نظمی ها رو تحمل نمیکنم. میتونین بشینین … مرسی استاد دیگه تکرار نمیشه … به سرعت از ردیف صندلی ها رد شدم و رفتم ته کلاس جایی که گیلدا با اخم غلیظ داشت نگام میکرد. نشستم کنارش که محکم کوبید تو سرم و با عصبانیت گفت:
چرا دیر کردی؟ میدونی من و نیلو یه ساعت منتظرت موندیم؟ اون گوشیه بی صاحاب رو هم که جواب نمیدی … شرمنده گیلدا باور کن خواب موندم دیشب گوشی رو سایلنت بود… نشنیدم تا برسم دانشگاه…مردم ماشین گیرم نمیومد … ای بترکی با اون خوابیدنت که بمب هم بیدارت نمیکنه … ساکت باش الان بیرونمون میکنه بعد از کلاس حرف میزنیم … بعد از کلاس میکشمت که دیگه ما رو معطل نکنی بگیری بخواب … لبخند زدم و مشغول یادداشت شدم …
نودهشتیا یک کتابخانه مجازی برای دانلود بهترین رمان های عاشقانه ایرانی و خارجی بصورت pdf است.
در این سایت امکان دانلود رایگان تمامی رمان های جدید و قدیمی برایتان فراهم آمده است.
برای دسترسی به رمان های مورد علاقه تان در دسته بندی موجود سایت، بر دسته مورد علاقه خود را(مثلا رمان عاشقانه یا پلیسی یا...) کلیک کنید تا هزاران رمان در ژانر مورد نظرتان در اختیارتان قرار گیرد!
با نظرات خود از رمان های مورد علاقتان حمایت کنید.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " نودهشتیا | دانلود رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.