منوی دسته بندی
دانلود رمان روشنایی مثل آیدین به قلم هانیه وطن خواه با لینک مستقیم

دانلود رمان روشنایی مثل آیدین به قلم هانیه وطن خواه با لینک مستقیم

دانلود رمان روشنایی مثل آیدین به قلم هانیه وطن خواه با لینک مستقیم

رمان روشنایی مثل آیدین نسخه کامل رایگان

موضوع رمان : عاشقانه، هیجانی

تعداد صفحات : ۴۵۴

خلاصه رمان :

دانلود رمان روشنایی مثل آیدین… دختری که باتمام از دست رفته هایش شروع به سازش می کند… به گذشته نگریستن شده است عادت این روزهایم… نگاه که می کنم می بینم… تو به رویاهایت اندیشیدی… من به عاشقانه هایم…ع تو انتقامت را گرفتی… من تمام نیستی ام را… بیا همین جا تمامش کنیم… بیا کشش ندهیم… بیا و تو کیش شو.. می آیم و مات می‌شوم… و تو را به خیر می‌سپارم… خودم را به سلامت…

از بهترین های شایسته بخوانید:

دانلود رمان طلاهای این شهر ارزانند به قلم هانیه وطن خواه با لینک مستقیم

دانلود رمان بغض ترانه ام مشو به قلم هانیه وطن خواه با لینک مستقیم

دانلود رمان دریچه به قلم هانیه وطن خواه با لینک مستقیم

بخشی از دانلود رمان روشنایی مثل آیدین

دست زیر چانه برده بودم و زوجی که چند میز آن طرف تر باهم می خندیدند و حرف می زدند را نگاه می کردم.

شهاب با گوشیش درگیر بود و میثاق ساکت به من خیره شده بود.

عادتش بود. همیشه نگاهم می کرد. می گفت خوشم می آید.

زیر نگاه خیره عصبی می شوی. آری دیگر. از عصبی بودن من خوشش می آمد.

نگاهم را به چشم هایش دادم و خیره خیره براندازش کردم.

شهاب – الان دقیقا دلیل اینکه عین دیونه ها زل زدین به هم چیه؟

میثاق – به تو هیچ ربطی نداره.

شهاب – دلیل قانع کنند تو قربون.

میثاق نگاهش را کند و به شهاب داد و گفت: گیر کردم.

شهاب – کجا؟

میثاق – پونه رفیق دنیا رو که می شناسی؟

شهاب – دوس دختر سامان؟

میثاق – آره… باباش یه شرکت توپ داره.

شهاب – خب… به من و تو چه؟… مبارکش باشه.

میثاق – اون هم تو مناقصه جدید شرکت کرده گروهش محشرن… ایده هاشون محشره…

قیمت های پیشنهادی و زمان بندیشون هم محشره… من رو این پروژه حساب کرده بودم… به احتمال زیاد مناقصه رو نمی برم.

شهاب – خب این که چیز تازه ای واست نیست.

میثاق – نیست ولی…

– ولی بدهی بالا آوردی… سر آخرین پروژت… گفتم زمان بندیت اشتباهه… فکر کردی سود بیشتر داره.

میثاق – خودم بهتر میدونم… آره به حرفت گوش ندادم.

– لج کردی خب.

میثاق – تو هم لج کردی و خواستی بشی زن اون مرتیکه بی پدر.

– تصمیمات شخصی زندگی من به خودم مربوطه… می فهمی که؟

با نصب اپلیکیشن نودهشتیا روی تلفن همراهت هزاران رمان انلاین و افلاین رو همزمان داشته باش

اگر شما نویسنده رمان هستید و از انتشار رمان در این سایت رضایت ندارید میتوانید درخواست حذف دهید

این رمان صرفا جهت معرفی بوده و برای تهیه فایل به نشریه مربوط مراجعه کنید

به این رمان امتیاز دهید