منوی دسته بندی
دانلود رمان شکسته تر از انار به قلم راضیه عباسی با لینک مستقیم

دانلود رمان شکسته تر از انار به قلم راضیه عباسی با لینک مستقیم

دانلود رمان شکسته تر از انار به قلم راضیه عباسی با لینک مستقیم

رمان شکسته تر از انار نسخه کامل رایگان

موضوع رمان : عاشقانه

تعداد صفحات : ۲۵۴۵

خلاصه رمان :

دانلود رمان شکسته تر از انار… خدا گل های انار را آفرید. دست نوازشی بر سرشان کشید و گفت: سوار بال فرشته ها بشوید. آن هایی که دور ترند مقصدشان بهشت است و این ها که نزدیکتر مقصدشان زمین. فرشته ها بال هایشان را باز کرده و منتظر بودند.گل انار سربه هوا بود. خوب گوش نکردو رفت و بر بال فرشته ای نشست. فرشته گل انار را آورد و روی درختی در باغی روستایی نشاند. گل انار از فرشته پرسید: کی میرسیم؟

پیشنهاد ما:

دانلود رمان افگار (جلد اول) به قلم ف_میری با لینک مستقیم

دانلود رمان تنهایی به قلم مریم بوذری با لینک مستقیم

دانلود رمان ماهرو به قلم رویا حسینی ، یاسمن فلاحی با لینک مستقیم

قسمتی از دانلود رمان شکسته تر از انار

آخر شب در اتاق هتل با رویا نشسته بودیم. کسرا و علیرضا بیرون بودند.

دوستم خریدهایش را باز کرده و دانه دانه در چمدان میچید.

کارش که تمام شد چند کیسه را برداشت و کنار من نشست.

_سایه میخوام یک چیزی بهت بگم ولی جان هستی بهم نه نگو.

خندیدم: قسم نده شاید اصلا نتونم قبول کنم.

با سماجت گفت: قسم میدم چون میتونی. کیسه ها را نزدیکم گذاشت: اینا واسه تو و هستیه!

غافلگیر شده نگاهش کردم: یعنی چی؟!

دست بالا آورد: تو رو خدا نه نگو یک ذره چیزمیز خریدم تا از طرف خودت به عنوان سوغات به هستی بدی،

چندتا تكيه لباس و لوازم آرایشم برای خودت. بخدا سایه اینجوری سفر بیشتر به خودم میچسبه.

من بخاطر دل خودم این کارو کردم دلم نمی خواد دست خالی برگردی!

این همه لطف و محبتش حس خوبی را به قلبم سرازیر کرد.

اما آن روزها به اندازه ای به او بدهکار بودم که نمی توانستم بیشتر خودم را زیر دینش برده و شرمنده اش شوم.

بی آنکه کیسه ها را باز کنم گفتم: رویا باور کن من این روزا خیلی شرمنده ی تو هستم راضی نشو بیشتر از این بهت بدهکار بشم.

_ابرو در هم کشید من و تو با هم این حرف ها رو داریم سایه؟ بخدا قبول نکنی ناراحت میشم. اصلا فکر کن از مسافرت برگشتم برات سوغاتی آوردم.

_رويا جان باور کن لازم نیست. من خودم یک چیزایی خریدم فردا هم باز قراره با کسرا بریم خرید واسه هستی هم خرید کردم الکی خودت رو به زحمت انداختی.

کلافه گفت: مگه من میگم نخریدی دختر خوب؟ دارم میگم این یک هدیه اس.

هدیه برای خودت و دخترت. تو که میدونی من هستی رو اندازه ی بچه ی خودم دوست دارم …

با نصب اپلیکیشن نودهشتیا روی تلفن همراهت هزاران رمان انلاین و افلاین رو همزمان داشته باش

اگر شما نویسنده رمان هستید و از انتشار رمان در این سایت رضایت ندارید میتوانید درخواست حذف دهید

این رمان صرفا جهت معرفی بوده و برای تهیه فایل به نشریه مربوط مراجعه کنید

به این رمان امتیاز دهید