دانلود رمان طلا به قلم خاطره خزائی با لینک مستقیم
رمان طلا نسخه کامل رایگان
موضوع رمان : عاشقانه
تعداد صفحات : 2409
خلاصه رمان طلا:
پیشنهاد ما بعد از دانلود رمان طلا
دانلود رمان حرارت تنت به قلم کوثر شاهینی فر با لینک مستقیم
دانلود رمان آلاس به قلم مهرناز صالحی با لینک مستقیم
دانلود رمان بلوط به قلم راز-س با لینک مستقیم
قسمتی از دانلود رمان طلا
هق هقام بند نمیآمد، انگار که بند بند وجودم را به صلابه کشیده بودند. هوایی پیدا نمیکردم برای نفس کشیدن؛ به گمانم این درد جدایی است. نامه را روبروی آینه ورودی گذاشتم، چمدانی که با خون و دل جمع کرده بودم را به دست گرفتم و با زخمی عمیق در سینهام که خونریزیاش دردی بود که به جانم میریخت، راهی جایی شدم که دلداری در آن نبود.
اصلاً من توان این جدایی را داشتم؟ میتوانستم بدون او زندگی کنم؟ دوباره روزی او را میدیدم؟ آغوشش را، طعم بوسههایش را دوباره حس میکردم؟
بار دیگر نگاهی به خانه انداختم. خانهای که با تمام عشق و علاقهام تمام وسایل آن را انتخاب کرده بودم. چقدر روزهای خوب دور شدند…
ماشین دم در آماده بود که من را به دیار غربت برساند. ماشین که حرکت کرد، دیگر راهی تا جنون نداشتم. سعی میکردم خودم را پرت کنم به روزهای خوب گذشته.
این وقت شب معمولاً درمانگاه خلوت بود و من از فرصت استفاده میکردم و چند برگی کتاب میخواندم.
دوره کارورزیام را در یکی از درمانگاههای پایین شهر تهران میگذراندم (مناطق محروم). اغلب شیفت شب را انتخاب میکردم چون آدم شبزندهداری بودم، عاشق تاریکی شب و سکوتش. روی تخت پاویون دراز کشیده و مشغول مطالعه بودم که صدای داد و فریاد از بیرون اتاق به گوشم خورد.
نگاهی به ساعت انداختم. سه و نیم نصف شب بود. کفشهایم را پا زدم و بیرون رفتم. یکهو مش صفر، نگهبان درمانگاه را دیدم که به سمتم میدوید.
– چی شده، مش صفر؟
+ دکتر! یه بنده خدایی رو آوردن، حالش بده. تیر خورده به بازوش، چند تا چاقو خورده به پشتش، حالش خیلی خرابه.
– خیلی خب، کجاست الآن؟
+ بردیمش اتاق شما.
– زنگ زدن پلیس؟
+ نمیدونم، والـا وضعیت طرف خیلی خرابه. اول به اون برس، بعد زنگ میزنیم.
من و مش صفر رفتیم به سمت اتاق. به در اتاق که رسیدیم، دو مرد درشت هیکل و زشت را دیدم که با لباسهای عجیب و غریب و شلوارهای شیش جیب ایستاده بودند. بدون توجه به آنها خواستم وارد اتاق شوم که دستی روی دستگیره در نشست. یکی از همان دو مرد بود…
با نصب اپلیکیشن نودهشتیا روی تلفن همراهت هزاران رمان انلاین و افلاین رو همزمان داشته باش
اگر شما نویسنده رمان هستید و از انتشار رمان در این سایت رضایت ندارید میتوانید درخواست حذف دهید