دانلود رمان غثیان به قلم زینب عامل با لینک مستقیم
رمان غثیان نسخه کامل رایگان
موضوع رمان : عاشقانه
تعداد صفحات : ۲۱۰۴
خلاصه رمان غثیان:
دانلود رمان غثیان… مدتها بعد از غیبتت که اسمی از تو به میان آمد دنبال واژهای گشتم تا حالم را توصیف کنم… هیچ کلمهای نتوانست چون غَثَیان حال آشوبم را به تصویر بکشد.باشنیدن اسمت غَثَیان کردم.تمام خاطراتمان را.. تمام نگاههای عاشقانه ای که میانمان رد و بدل شده بود. توصیف حال من، توصیف دل آشوبههایم بعد از بازگشتت وقتی دیگر عاشقانه هایت به من تعلق نداشت فقط یک کلمه بود. “غَثَیان” غَثَیان در لغت بمعنی آشوب و شوریدگی دل است که منجر به حال بد شود.
برترین رمان های جدید شایسته را بخوانید:
دانلود رمان افسانه هفت رئیس به قلم علی پاینده با لینک مستقیم
دانلود رمان پروانه میخواهد تو را به قلم فاطمه قیامی با لینک مستقیم
بخشی از رمان غثیان
دیوان فروغ را در آغوشم گرفته بودم، نگاهم روی ابیات شعر می چرخید و حواسم در دنیای دیگر اسیر شده بود.
انگشتانم را روی کلمات شعر کشیدم و به این فکر کردم که برای فرار کردن از فکرهای مزاحمم به چه چیز اشتباهی پناه برده بودم؛ دیوان شعر!
چیزی که وقتی اسمش به میان می آمد بلافاصله یاد البرز می افتادم. با غم شعر فروغ را نجوا کردم؛
ای مرا با شور شعر آمیخته، این همه آتش به شعرم ریخته، چون تب عشقم چنین افروختی، لاجرم شعرم به آتش سوختی.
روی تختم دراز کشیدم و کتاب را کنار گذاشتم.
از شرکت زود گریخته و به خانه پناه آورده بودم تا سرم را با اهالی خانه گرم کنم،
اما انگار فراموش کرده بودم که من صاحب یک خانواده ی عادی نبودم؛
آیدین حوصله نداشت، بابا خواب بود و مامان خیلی سریع شامی سبک خورده و بعد از خوردن قرصهایش از همان عصر خودش را در اتاق زندانی کرده بود.
دلم نیامده بود خاله مهناز را کنار خودم نگه دارم؛ خودم از او خواسته بودم استراحت کند.
حالا با وجودم در خانه نه تنها فکر و ذهنم مشغول نشده بود که بلکه آنقدر تایم خالی داشتم که فقط و فقط میتوانستم به البرز عمو پرویز و تمام اتفاقات از سر گذرانده بیاندیشم.
سر جایم غلت زدم. اگر از اوضاع خانه باخبر بودم حتما امشب خودم را مهمان سیامک می کردم.
سیامک دوست خوبی بود و فیلم دیدن کنار او که میتوانست تک تک حرکات هنرپیشه های یک اثر را تجزیه و تحلیل کند برای من جذابیت زیادی داشت …
پوزخندی زدم و با خودم واگویه کردم: دنبال سیامکی چون بعضی از حرکاتش تورو یاد البرز میندازه بدبخت!
با نصب اپلیکیشن نودهشتیا روی تلفن همراهت هزاران رمان انلاین و افلاین رو همزمان داشته باش
اگر شما نویسنده رمان هستید و از انتشار رمان در این سایت رضایت ندارید میتوانید درخواست حذف دهید