دانلود رمان نیشخند نودهشتیا
این رمان جذاب، روایت زندگی پسر عمو و دختر عمویی می باشد که مهراد پسر داستان ما فوق العاده غیرتی و جدی و پرناز لجباز و یک دنده، پرناز که از کوچکی اسم مهراد روی او می باشد …
دانلود رمان نیشخند نودهشتیا
طبق روال همیشگی کار خودم را می کنم … باز هم چند پله ی مانده را با سرعت بالا می روم و می گویم: غمت نباشه مامی جون نمی افتم عشقم و می دانم که سری از روی تاسف برای این دیوانگی هایم تکان می دهد … ولی من هم دختری نیستم که حرف گوش کن باشم و تا هر چه گفتند بگویم چشم … مادرم هم می داند اما باز هم حرف خودش را می گوید شاید روی من اثر کند!
من دلم به همین دیوانگی هایم خوش است وگرنه … حاضر و اماده روی مبل های پذیرایی نشسته و منتظر پرهام هستم … دوباره به تیپم نگاه می کنم … مانتو طوسی تقریبا ساده و زیپی ،شلوار جین مشکی ،شال مشکی که زیادی به پوست سفید صورتم می آد و کیف طوسیم … با صدای زنگ گوشیم بلند میشوم و آیکون سبز رنگ را لمس میکنم و می گویم: اومدم!
از مادرم خداحافظی می کنم و در حالی که کفش های طوسی اسپرتم را می پوشم می گوید: مواظب خودت باش پرناز … باچ … به سمت ماشین می دوم چون به اندازه کافی دیر شده است … در حیاط با صفا و بزرگمان را می بندم و به داخل کوچه نگاهی می اندازم ماشین پرهام را می بینم که به سمتم می آد به سمت بی ام و سفیدش میروم و در را باز می کنم و برای اینکه کمی حرصش را دربیاورم در را محکم بهم می کوبم که صدایش در می آد …