منوی دسته بندی
دانلود رمان پلیس های شیطون پسر های معروف برای کامپیوتر و اندروید

دانلود رمان پلیس های شیطون پسر های معروف

نام رمان: پلیس‌های شیطون پسرهای معروف

نام نویسنده: فاطی مقاره

ژانر دانلود رمان پلیس های شیطون پسر های معروف: پلیسی، هیجانی، طنز

تعداد صفحه: ۱۲۸

دانلود رمان پلیسی پلیس‌های شیطون پسرهای معروف از فاطی مقاره به صورت pdf، اندروید لینک مستقیم رایگان

خلاصه دانلود رمان پلیس های شیطون پسر های معروف:

یه ماموریت خیلی مهم که باعث میشه چند تا پلیس شیطون، با پسرهای معروف آشنا بشن! سختی های زیادی در پی خواهند داشت. اما وجود عشق هر سختی را راحت میکند…

پیشنهاد ما:

دانلود رمان عشق یا غرور یا شایدم هردو به صورت pdf از معصومه خدایی

برشی از دانلود رمان پلیس های شیطون پسر های معروف:

دست من هم افتاد و شکست.
مامان و زن عمو هر دو وارد آشپز خونه شدن، زن عمو اومد جلو و گفت:
_ بچه ها بیاین برین بیرون تا ظروف من رو از بین نبردین، فقط زود باشین!
گفتم:
_ نه ما می شوریم دیگه شما زحمت نکشین.
مامان چشم غره ای به ما دوتا رفت و گفت:
_ بیاین بیرون تا مارو بدبخت نکردین.
آتاناز آروم در گوش من گفت:
_بیا بریم تا با مشت لگد مارو بیرون نکردن!
با حرف آتا خندیدم واز آشپز خونه بیرون رفتیم.
آرتان و آرش تا من و آتا رو دیدن، زدن زیر خنده که آرش گفت:
_ شما که امروز نمی تونین چهار تیکه ظرف بشورین، فردا چطوری می خواین
خونه داری کنین؟!
آتا به سمت اون دوتا حمله کرد ولی من از پشت، کاله بولیزش رو گرفتم و
نذاشتم بره، هرچه قدرهم تقال کرد ولش نکردم.
کشوندمش طرف مبل و دوتایی روی مبل نشستیم، آتا سرش رو کرد داخل گوشیش و من هم عالف به در و دیوار نگاه
کردم.
آتاناز
آخر شب بود و عمو این ها داشتن میرفتن، رونا با اصرار های من شب رو خونه ما موند تا فردا باهم بریم اداره.
بعد از خوردن آب، به سمت اتاقم رفتم که دیدم رونا توی کمد من دنبال لباس
میگرده. بیخیال روی تخت پریدم، رونا هم کنارم دراز کشید.
رونا چشم هاش رو بست و بعد از چند دقیقه به خواب فرو رفت.
گوشیم رو باز کردم و وارد تلگرام شدم
چشمم به گروه مون خورد، از اسمش
خندم گرفت. “دیوونه های روانی”
چه قدر سر این اسم خندیدیم، دیوونه های روانی مثل این میمونه که بگی:
“ساکت های آروم”

دانلود رمان استیصال

این رمان صرفا جهت معرفی بوده و برای تهیه فایل به نشریه مربوط مراجعه کنید

به این رمان امتیاز دهید