دانلود رمان به سبک من به قلم مریم میرمظفری با لینک مستقیم
رمان به سبک من نسخه کامل رایگان
موضوع رمان : عاشقانه، اجتماعی
تعداد صفحات : ۱۷۹۸
خلاصه رمان :
دانلود رمان به سبک من… عالیه اعتباری دختری معمولی از یک خانواده معمولی بود.. تا اینکه مدرسهش عوض میشه و زنجیرهی زندگیش با پاره شدن زنجیر یک دوچرخه، از نظم خارج میشه… دوچرخهای که برای علیرضا امجد بود! عشقِ عالیه چهارده ساله و علیرضای بیست ساله رو، بزرگسالی به نفرت تبدیل میکنه؛ وقتی که پای علیرضا رو سمت خطا و خیانت میکشونه و دل عالیه رو می رنجونه… حالا عالیه بیست و پنج سالشه، تمام گذشته و حتی…
پیشنهادی
دانلود رمان نامه ای به یک مرده به قلم مریم میرمظفری با لینک مستقیم
دانلود رمان فصل یاس های سفید به قلم مهدیه سعدی با لینک مستقیم
دانلود رمان لی لی جان به قلم مهسا با لینک مستقیم
قسمتی از دانلود رمان به سبک من
به محض توقف اتوبوس، کارت زدم و پریدم پایین… تا تاریکی کوچه دویدم و … خم شده، توجوی بالا آوردم… هیچی نبود، فقط عق میزدم و معده م گنده میشد و میومد تو دهنم انگار…
حالم از خودم و وضعیتم بهم میخورد… وسط کوچه، توی جوی؟.. وضعیت چندشی داشتم، با اینکه هیچی کثیف نشده بود ولی…
همونطور که خم بودم، از کیفم یه دستمال مرطوب درآوردم و دهنمو تمیز کردم. یه قرص نعنایی هم گذاشتم تو که تلخیش بره. راه افتادم طرف خونه…
موهامو بردم تو و مقنعه رو صاف کردم؛ با اولین نامرتبی، مامان سریع میفهمید که یه چیزیم هست و اصلا دلم به نمی خواست دوباره نگران شه؛ مخصوصا که فکر می کرد خوب شدم !
نزدیک خونه بودم، دست بردم توی کیفم برای درآوردن کلید؛ که در پارکینگ باز شد و ماشین آقای امجد رو دیدم که رفت داخل.
کیفمو سفت چسبیدم و دویدم که قبل از بسته شدن در برم داخل… و موفق شدم!
دستمو گرفتم به دیوار و یواش یواش روی شیب پارکینگ راه افتادم که بیام پایین…
ماشین صدای بسته شدن در پارکینگ و باز شدن در ماشین همزمان شد… قدم هامو شل کردم که به آقای امجد سلام کنم. برگشت و… علیرضا بود!
زانوم لرزید… پام شل شد و محکم خوردم زمین… درد کمر و سرم انقدری قدرت نداشتن که صدای پایی که بهم نزدیک میشد رو نشنوم!
با نصب اپلیکیشن نودهشتیا روی تلفن همراهت هزاران رمان انلاین و افلاین رو همزمان داشته باش
اگر شما نویسنده رمان هستید و از انتشار رمان در این سایت رضایت ندارید میتوانید درخواست حذف دهید