دانلود رمان PDF | نودهشتیا اولین کتابخانه مجازی ایران
دانلود و خرید رمان های عاشقانه اختصاصی
معرفی و مطالعه رمان ون توری اثر فاطمه عیسی زاده

معرفی و مطالعه رمان ون توری اثر فاطمه عیسی زاده

معرفی و مطالعه رمان ون توری اثر فاطمه عیسی زاده

نام رمان:ون توری
نام نویسنده: فاطمه عیسی زاده(مهتا)
ژانر: عاشقانه، طنز، اجتماعی

خلاصه رمان ون توری:

در رمان ون توری میخوانیم: روزی روزگاری در شهری پر از دود و هیاهو شخصی خسته شده، تمام داراییش را فروخت و یک ون مسافرتی خرید تا به دنبال خوشحالی و آزادی واقعی برود. او از ته دلش می‌خواست هیچ مسئولیتی نداشته و آزادانه زندگی کند.
در این مسیر پر از بالا و پایین و دست انداز او هربار با شخص جدیدی آشنا شده و علی‌رقم میل باتنی اش همسفرها سر و کلشان پیدا می‌شود. هر یک از مسافرها ماجرایی برای تعریف دارد و به دنبال چیز خاصی می گردد. یا از چیزی فرار می کند…

بخشی از رمان ون توری:

فصل اول (ایران)
#بخش_یکم

بعد از خوردن فنجان چایی نگاه ریزی به ساعت مچی‌اش انداخت، چمدان را از کنار پا برداشته و تا دم ماشین به دنبال خود کشید.

همه جا تاریک و تا انتهای کوچه با تک لامپ صد سردر همسایه سر کوچه قابل تشخیص حدودی بود.

بعد از رها کردن وسایلش در قسمت راهروی ون مسافرتی برای برداشتن تفنگ شکاری دولولش دوباره به خانه بازگشت. خانه ای که دیگر به او تعلق نداشت و درست بعد از طلوع خورشید، صاحب جدیدی پیدا می‌کرد.

تفنگ را میان بقچه مخمل صورتی پیچیده و کاملا بی احساس از خانه خارج شد و در را به روی همه افکارش بست.

جای تفنگ زیر صندلی راننده بود و جای خودش وسط جاده. چشمانش مات جاده را می‌نگرستند.

تلفن همراهش پای میز تلوزیون به عمد جا مانده و تنها خرج مسیرش لباس‌های سیاه در چمدان و یک نامه نخوانده و مهر و موم شده بود.

جیرجیرک‌ها با تمام توان نغمه سرایی می‌کردند. فضای راه با وجود نور کم و صدای دری که همچنان توی گوش ایران اکو می‌شد، مخوف تر به چشم دل می آمد.

انگشتان کشیده اش فرمان را می‌فرشدند، همان طور که هوای مه آلود و شرجی شمال قفسه سینه اش را…

ترس در وجودش بی معنا بود. دست برد و ضبط را برای خالی نبودن عریضه روشن کرد. آن هم نامردی نکرد، بعد از کمی خِر خر و برفک، به پخش صدای گوش خراش ممتد پرداخت. هیچ آواز دلنشینی نبود، اما ایران همچنان به صدای برفک‌های رادیو گوش می‌داد. برفک رادیو برایش دلنواز تر از صدای پیچیده در مغزش بود.

در پیچ کوه، جاده کمر خم می‌کرد و او را هم با خود می برد. بعد از ساعتی گوش دادن به صدای نامفهوم رادیو، خوردن پوست لب و بی‌تفاوتی به منظره تاریک جاده؛ بلاخره یخ مغزش باز شد. باز هم همه چیز مثل دفعه اول به یادش می‌آمد، همان قدر واضح و همان طور غیر منتظره که اولین بار آن طور بود!

صداهای جیغ و لی لی لی خوشحال مدعوین حاضر در آن اتفاق کذایی. دیگر خش رادیو شنیده نمی‌شد، بلکه این صدای تیز خوشحالی بقیه بود که مغزش را مچاله می‌کرد.

مُشتی به فرمان کوبید. «لعنتی» نخراشیده‌ای زیر لب گفت و سرعتش را بیشتر کرد. نامه نخوانده درست کنار کیف پول چرم دست دوزش خود نمایی می‌کرد.

قول داده بود دیگر عواطفش قلیان نیابند، اما همان حوالی درست در کنار پرتگاه بلند و پر از دار و درخت ماشین را کنار زد. به سرعت خود را در آغوش مه گرفتگی انداخته و به سمت پرتگاه قدم برداشت.

موهای مصری فانتزی قهوهای‌اش را به چنگ گرفته و با تمام توان جیغ زد. جیغ های ممتد و ادامه دار تا بی‌نهایت.
کوه هم با پژواک صدای جیغ و دادش همراهی‌اش می‌کرد.

دیگر اشکی برای ریختن نداشت، حتی یک قطره! هیچ خبری از خیسی چشم نبود! غرور لحظه ای تنهایش نمی‌گذاشت تا قلب مالامال از اندوهش سبک شود.

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب

روزی روزگاری در شهری پر از دود و هیاهو شخصی خسته شده، تمام داراییش را فروخت و یک ون مسافرتی خرید تا به دنبال خوشحالی و آزادی واقعی برود. او از ته دلش می‌خواست هیچ مسئولیتی نداشته و آزادانه زندگی کند. در این مسیر پر از بالا و پایین و دست انداز او هربار با شخص جدیدی آشنا شده و علی‌رقم میل باتنی اش همسفرها سر و کلشان پیدا می‌شود. هر یک از مسافرها ماجرایی برای تعریف دارد و به دنبال چیز خاصی می گردد. یا از چیزی فرار می کند...

 
مشخصات کتاب
  • نام کتاب: ون توری
  • ژانر: عاشقانه طنز
  • نویسنده: فاطمه عیسی زاده
  • منبع تایپ: انجمن نودهشتیا
  • برچسب ها:
لینک کوتاه مطلب:
نظرات

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

درباره سایت
نودهشتیا اولین و برترین کتابخانه مجازی ایران است که سالیان سال به حمایت و انتشار آثار نویسندگان نو قلم پرداخته. جهت عضویت در انجمن و شروع نویسندگی از کادر منو ورود به انجمن را انتخاب و جهت حمایت از نویسندگان فایل رمان های فروشی را خریداری کنید.
آرشیو مطالب
آخرین نظرات
ابر برچسب ها
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " دانلود رمان PDF | نودهشتیا اولین کتابخانه مجازی ایران " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.