منوی دسته بندی
دانلود رمان الفبای سکوت به قلم زینب عامل با لینک مستقیم

دانلود رمان الفبای سکوت به قلم زینب عامل با لینک مستقیم

دانلود رمان الفبای سکوت به قلم زینب عامل با لینک مستقیم

رمان الفبای سکوت نسخه کامل رایگان

موضوع رمان : عاشقانه، اجتماعی

تعداد صفحات : 3476

خلاصه رمان الفبای سکوت:

دانلود رمان الفبای سکوت… افرا ملک یه دختر سرتق و پرروئه که برای کار کردن به زور وارد مزرعه‌ی بزرگ تارخ نامدار می‌شه که همه بلانسبت عین سگ ازش می‌ترسن… روز اول رئیسش رو با کارگر اشتباه می‌گیره و سوتی پشت سوتی… حالا تارخ میگه اخراجی..‌. افرا میگه نمیرررررم. فکر کن این دوتا عاشق هم بشن این وسط… تارخ قصه خیلییی جذابه اما دخترمون حسابی اعصاب رو می ریزه بهم..

برترین های سایت شایسته را از اینجا بخوانید:

دانلود رمان سایه به سایه به قلم مهسا زهیری با لینک مستقیم

دانلود رمان جهنم بی همتا به قلم زهرا غنی آبادی با لینک مستقیم

دانلود رمان غارتگر (جلد دوم مجموعه منظومه تاریک) به قلم پرتو فرهمند با لینک مستقیم

بخشی از دانلود رمان الفبای سکوت

قبل از داخل شدن نفس عمیقی کشید و بالاخره وارد ساختمان پر زرق و برق نامی خان شد سکوت آزار دهنده ی عمارت باشکوه نامی خان فقط با صدای تیک تاک عقربه های ساعت میشکست .

خوب بود . حداقل قرار نبود در همان ابتدای ورود چشمش به صاحب این عمارت برخورد کند .

وسط پذیرایی بزرگ که پر بود از مبل ها ، میز ها ، تابلو فرش های گران قیمت و مجسمه های طلایی رنگ ، ایستاد . یک ذره هم برای این حجم از تجملات و شلوغی دلتنگ نبود .

طراح خانه هر چقدر هم که سعی کرده بود با رنگ بندی های خاص که در جای جای عمارت به چشم میخورد به آنجا روح ببخشد باز هم مفتضاحه شکست خورده بود .

رفتن به اتاق علی را متوقف کرد . احتمالا در این ساعت از روز های طولانی تابستان خوابیده بود .

روی یکی از مبل های پر از کنده کاریهای ظریف و هنرمندانه نشست و بی تفاوت به مجسمهی بزرگ….

طلایی رنگ عقابی که درست در مقابلش و روی یک پایه ی سنگی بزرگ قرار گرفته بود زل زد . عجله ای برای دیدن نامی خان نداشت .

همین نشستن در سکوت را بر هر چیزی ترجیح – غرق در افکار خود بود که با شنیدن صدای هین بلندی سرش را به سمت راستش چر ، لاله بود .

پرستار علی . لاله به همراه خانواده اش در خانه ی نقلی انتهای باغ عمارت زندگی میکردند . ماندنشان در این عمارت بخاطر فقر یا نیاز نبود .

زندگی در این مکان بخاطر ارادتی بود که پدر لاله یعنی غفور به نامی خان داشت . حاضر نبود به هیچ عنوان این عمارت را ترک کند و ظاهرا قسم یاد کرده بود تا جان دارد در خدمت نامی خان باشد .

خودش و گاهی پسرش حسام کارهای باغبانی حیاط را انجام میدادند .

لاله از علی پرستاری میکرد و همسرش راحله هم روی خدمتکار های خانه نظارت داشت . هر از  گاهی لاله هم در برخی از کار های خانه به بقیه کمک میکرد .

با نصب اپلیکیشن نودهشتیا روی تلفن همراهت هزاران رمان انلاین و افلاین رو همزمان داشته باش

اگر شما نویسنده رمان هستید و از انتشار رمان در این سایت رضایت ندارید میتوانید درخواست حذف دهید

این رمان صرفا جهت معرفی بوده و برای تهیه فایل به نشریه مربوط مراجعه کنید

به این رمان امتیاز دهید