دانلود رمان طرار به قلم فاطمه غفرانی با لینک مستقیم
رمان طرار نسخه کامل
موضوع رمان : عاشقانه، طنز، همخونه ای
تعداد صفحات : ۴۹۱۶
خلاصه رمان :
دانلود رمان طرار… رمان طرار روایتگر دختر تخس، حاضر جواب و جیب بریه که رویای بزرگی داره. فریسای داستان ما، به طور اتفاقی با کیاشا آژمان، پسر مغرور و شیطونی که صاحب رستورانهای زنجیرهای آژمان هم هست آشنا میشه و این شروع یک قصه اس…
بعد از رمان طرار بخوانید:
دانلود رمان آیه و عالیجناب به قلم راضیه درویش زاده با لینک مستقیم
دانلود رمان عشق اسپانیایی به قلم سارا نسیم با لینک مستقیم
دانلود رمان به تو عاشقانه باختم به قلم آذر اول با لینک مستقیم
قسمتی از دانلود رمان طرار
به طرف راننده برگشت. – بزرگوار، سر خیابون نگه دار پیاده میشم. -چ… چشم. -چی چیو چشم؟ من تا نفهمم تو کی هستی و از کجا اومدی و چرا خودت رو انداختی توی ماشین؟ نمیذارم بری.
به نفعته خودت زودتر همه چی رو بگی. و در یک حرکت تند دستش را زیر دست فریسا زد و چاقو را از دستش قاپید و آن را بست.
فریسا نگاهی به دست خالی خودش و چاقو درون دست مرد انداخت. زیر لب غرید. – خاک تو سرت طاهر.
این چاقو پول سه عملیاتش بود. نگاهی به دسته اش انداخت. طرح سر عقاب بود. تا به حال ، نگذاشته بود کسی به آن دست بزند.
البته که دایره آدم های اطراف او، غیر از زری و پدرش به فاطیما و طاهر محدود می شد. زری و پدرش که اگر می فهمیدند چاقو دارد، در جا سکته می کردند.
فاطیما جرات نزدیک شدن به کیف و وسایلش را نداشت. طاهر هم که هر چه التماس کرده بود تا یک بار بدهد به آن نگاهی بیاندازد، ترسید دودرش کند، نداد.
حالا در دست مرد ناشناس کنارش می درخشید و الحق هم که زیبا بود. طاهر چه می گفت؟ ابرو بالا انداخت. آها… پرستیژ کاری.
نیشش بار دیگر باز شد.
مرد زیر لب زمزمه کرد. – بعد میگه من سالمم. فریسا دهان باز کرد تا جواب بدهد که صدای گوشی مرد در ماشین پیچید.
مرد چشم غره ای به او رفت و گوشی اش را از جیبش در آورد. فریسا چشمانش برقی زد. همان گوشی ای بود که طاهر از عملیات هفته قبلش به گوشی فروشی آورده بود و می خواست به او هدیه بدهد.
با نصب اپلیکیشن نودهشتیا روی تلفن همراهت هزاران رمان انلاین و افلاین رو همزمان داشته باش
اگر شما نویسنده رمان هستید و از انتشار رمان در این سایت رضایت ندارید میتوانید درخواست حذف دهید