منوی دسته بندی
دانلود رمان کابوس پر از خواب به قلم مریم سلطانی با لینک مستقیم

دانلود رمان کابوس پر از خواب به قلم مریم سلطانی با لینک مستقیم

دانلود رمان کابوس پر از خواب به قلم مریم سلطانی با لینک مستقیم

رمان کابوس پر از خواب نسخه کامل

موضوع رمان : عاشقانه، اجتماعی

تعداد صفحات : ۱۵۰۵

خلاصه رمان:

دانلود رمان کابوس پر از خواب… صدای بگو و بخند بچه‌ها و آمدو رفت کارگران، همراه با آهنگ شادی که در حال پخش بود، ناخودآگاه باعث جنب‌ و‌ جوش بیشتری داخل محوطه شده بود. لبخندی زدم و ماگ پرم را از روی میز برداشتم. جرعه‌ای از چای داغم را نوشیدم و نگاهی به بالای سرم انداختم. آسمانِ آبی، با آن ابرهای دودی‌رنگ که جا‌به‌جای آن را لک انداخته بود، انگار آبستنِ خبرهای خوبی نبود.آن هم برای من که نیمی از دغدغه‌ ام این داخل و نیمِ دیگر آن بیرون و هنوز بار ماشین بود….

بهترین های شایسته را بخوانید:

دانلود رمان کافه آگات به قلم زهرا بهرامی با لینک مستقیم

دانلود رمان آسمان خاکستری به قلم نرجس معنوی با لینک مستقیم

دانلود رمان آغوش خالی به قلم زهرا قلنده با لینک مستقیم

قسمتی از دانلود رمان کابوس پر از خواب

نتوانست بیشتر از آن خوددار بماند. اشکش چکید و او مثل قبل به آن توجه ای نشان نداد.

_خواستم بهش بگم من الان سه ساله تمومه دارم هر شب خوابتو میبینم من هر شب دارم خواب تو رو میبینم خواب زندگیمونو… خونه مونو… بچه مونو.

چشمان خیسش را به نگاهم دوخت.

اولین امیدم اون شب با حرف شاهد خشکید. دومیشم وقتی بود که مامانش گفت طبقه بالا رو داده مستاجر آخریشم که… کلاً زد همه چی رو از ریشه و بن سوزوند.

بند کیفش را دور انگشتش پیچاند و گفت: امروز که گفت شاهد داره زن میگیره و گفت با مستاجر طبقه بالا قرار و مدار داره؛

یه لحظه یاد دختری که چند روز پیش جلوی در دیدم افتادم.

چهره‌ت دقیق یادم نبود ولی یادم بود که اون روز با دیدنت جلوی در تو دلم اقرار کردم که دختر جذابی هستی.

امروزم با حرف مامانش باز تو دلم اقرار کردم به شاهدم می آی. میتونین کنار هم به زوج جذاب و دوست داشتنی باشین.

لبخندش حسرت داشت.

_درست مثل اون موقع های ما اینو بارها از بچه های دانشکده و حتی بیرون، از این و اون شنیده بودم.

هر بارم با افتخار لبخند زده بودم و شاهدو که هر بار کلافه سر پایین می نداخت نگاه می کردم و تو دلم از این حجب و حیای ذاتيش قند تو دلم آب میشد.

محزون سر تکان داد و گفت: نمی دونم شاید دلیل این که نتونستم بیخیال دیدنت بشم و تا اینجا اومدم همین وجه تشابه…

البته که نمی شه گفت وجه تشابه. چون این طوری که از رویا خانوم شنیدم پیشنهاد این انتخاب و این قول و قرار از طرف خود شاهد طرف خود بوده…

با نصب اپلیکیشن نودهشتیا روی تلفن همراهت هزاران رمان انلاین و افلاین رو همزمان داشته باش

اگر شما نویسنده رمان هستید و از انتشار رمان در این سایت رضایت ندارید میتوانید درخواست حذف دهید

این رمان صرفا جهت معرفی بوده و برای تهیه فایل به نشریه مربوط مراجعه کنید

به این رمان امتیاز دهید