دانلود رمان سرمست به قلم نگار رازقندی با لینک مستقیم
رمان سرمست نسخه کامل رایگان
موضوع رمان : عاشقانه، هیجانی
تعداد صفحات : ۱۱۵۱
خلاصه رمان :
دانلود رمان سرمست… سایه زنی که بعد از طلاق همسرش با تنها دختری که داره تصمیم میگیره زندگی مستقلی داشته باشه اما امان از روزی که عشق سابقش درست توی همسایگی خونهش با زنی نازا در بیاد و بخواد رحمش رو اجاره بده…
رمان های پیشنهادی ما بعد از دانلود رمان سرمست
دانلود رمان شلیک آزاد به قلم فاطمه تاجیکی با لینک مستقیم
دانلود رمان مانکن نابودگر به قلم مریم بهاور با لینک مستقیم
دانلود رمان هوو به قلم بهاره موسوی با لینک مستقیم
قسمتی از دانلود رمان سرمست
ساعت داشت کم کم به هفت شب نزدیک میشد و ماهد برای دوش گرفتن خونه خودش رفت.
با لباس رسمی پایین برگشت. شبیه گل پسرهایی که قرار بود برن خواستگاری و همین موجب خندهم شد.
_به چی میخندی؟ دست به سینه شدم. -جریان چیه انقدر تیپ زدی؟ مامانت که غریبه نیست.
جلوی آیینه قدی ویتیرین ایستاد و منو کنارش کشید تا دست دور کمرم حلقه کنه.
-باید به هم بیایم دیگه نمیشه زنم اینجوری به خودش برسه و من شلخته باشم.
خیلی جلوی خودم رو گرفتم که نزنم توی پرش. ازش یکم فاصله گرفتم که قبلش مچ دستم رو گرفت.
– کجا در میری؟ شونه بالا انداختم. -میخوام برم چایی دم کنم.
دستش رو توی جیب کتش برد و گوشیش رو در آورد. -واستا اول عکس بگیرم.
اخم شدیدم تو ذوقش زد. -عکس واسه چی؟ لازم نیست… ما که زن و شوهر واقعی نیستیم ول کن دستمو.
برعکس بیشتر دستم رو فشار داد و منو سمت خودش کشید که توی کادر عکسش جا بشم و توی آیینه شات قدی از هر دومون انداخت.
– ریا نباشه من ازت سر ترم! حتی توی عکس.
از این همه خودشیفتگیش پوزخندی زدم و سمت اشپزخونه. -شرمنده توی خونه پپسی نداریم.
روی مبل لم داد. -پیسی برای چی؟
دست به کمر شدم. -برای این که ترش نکنی با این همه خود شیفتگی جناب.
قهقه ای به حرفم زد و کنترل تلویزیون رو برداشت. حالا چایی بیار ببینم چی میشه شاید به توافق رسیدیم…
اگر شما نویسنده رمان هستید و از انتشار رمان در این سایت رضایت ندارید میتوانید درخواست حذف دهید