دانلود رمان مدوسا به قلم پگاه رستمی فرد با لینک مستقیم
رمان مدوسا نسخه کامل رایگان
موضوع رمان : عاشقانه
تعداد صفحات : ۲۹۴۵
خلاصه رمان مدوسا:
دانلود رمان مدوسا… صدای موجِ دریا دنیایم را پر می کرد و خون می دوید در آبِ تیره ی ساحلِ گرگ و میشِ صبح! صدای قهقهه های آتشینش میان طوفانِ زندگی ام، میان رعد و برق و میانِ موج های تیره می پیچید و محو می شد و زیر هجوم باران و مه و طوفان، گُمَش می کردم. شقیقه هایم تیر می کشیدند. با بِهت به هر طرف نگاه می کردم و قهقهه دور سرم می چرخید. دور خودم می چرخیدم …
پیشنهاد ما:
دانلود رمان خوب ترین حادثه به قلم زینب پیش بهار با لینک مستقیم
دانلود رمان رز خونی به قلم Rose با لینک مستقیم
دانلود رمان آذین به قلم آیدا باقری با لینک مستقیم
قسمتی از دانلود رمان مدوسا
“موژان” گوش به صدای در خانه میان اتاق تاریک ایستاده و با نگاهی رو به بالا منتظر بودم تا عمران بعد از بدرقه ی پدرام برگردد.
بغض داشتم. اشک پشت پلکم بی تابی می کرد و سرم را برای مهار جاذبه بالا گرفته و پلک هایم را بسته بودم.
لبریز کردن عمران؟ بیشتر از این نمی خواستم!
عمران و پدرام و گل آرا یک ضلع باغچه را با گل هایی که می کاشتند، پر کرده و رسیده بودند به ضلع آخر.
صدای خنده هایشان نمی برید. پدرام تمام مدت پچ پچ می کرد و عمران…
صدای خنده هایش که ناگهان بلند می شدند و می رسیدند به گوش و دلم هوایم را تازه تر می کردند.
با همه این ها نشسته بودم روی یکی از پله های ایوان و از بین شمشادها نگاهشان می کردم و یادم می افتاد،
که همیشه شخص سومی هم بینشان بود که کمتر از دوتای دیگر می خندید اما… حال سه نفره بودنشان بهتر بود.
پدرام در حالی که دست هایش را با هم می تکاند از عمران و گل آرا که مشغول آبیاری باغچه بودند، جدا شد و به طرفم آمد.
قدم های کوتاه و نگاهی که هدفش من بودم و فکری مشغول…
برایش لبخند زدم؛ از آن سخت ها. روی پله ای که نشسته بودم کمی کنار کشیدم و پدرام نشست.
کف دستش را با خراش کوچکی که جای آن قرمز شده بود نشانم داد و گفت: این رد وحشی بازی های داداشته.
لبخندم هنوز هم بود. آهم را بی آنکه به لبخندم برخورد کند، کشیدم …
با نصب اپلیکیشن نودهشتیا روی تلفن همراهت هزاران رمان انلاین و افلاین رو همزمان داشته باش
اگر شما نویسنده رمان هستید و از انتشار رمان در این سایت رضایت ندارید میتوانید درخواست حذف دهید