دانلود رمان PDF | نودهشتیا اولین کتابخانه مجازی ایران
دانلود و خرید رمان های عاشقانه اختصاصی
دانلود رمان شب های بارانی از سایت نودهشتیا

دانلود رمان شب های بارانی از سایت نودهشتیا

مشخصات دانلود رمان شب های بارانی از نودهشتیا

📌 نام رمان: شب های بارانی

✍️ نویسنده: ناشناس

📚 ژانر: عاشقانه

📥 فرمت: PDF

📱 مناسب برای: گوشی، تبلت، لپ‌تاپ، سیستم، آیفون

_______

خلاصه دانلود رمان شب های بارانی از نودهشتیا:

دختری از جنس درد و نداری که به عنوان پرستار بچه وارد یک خونه میشه و اتفاق ها و راز های جدیدی سر راهش قرار میگیره تا اینکه …

_____

برای مطالعه رمان‌های جدید نودهشتیا کلیک کنید:
رمان رز وحشی | shirin_s عضو هاگوارتز نودهشتیا
رمان ساندویچ با سُسِ خون اضافه | هانیه پروین عضو هاگوارتز نودهشتیا

_____

قسمتی از دانلود رمان شب های بارانی نودهشتیا:

همه یا ضامن میخوان یا پارتی خدایاخودت کمکم کن دیگه نمیدونم باید چی کار کنم. یاد اکبر اقا افتادم. صبح اومده بود جلو در و کرایه شو میخواست. حق داشت، شش ماه کرایه خونه عقب افتاده بود. گفت یا تا یه هفته پولو بده، یا خونه رو خالی کن.

اخه من چیکار کنم با یه مادر مریض اونم تو این موقع سال… بارون تازه بند اومد اود ساعت ونگاه کردم سر ظهر گذشته باید میرفتم. خونه مامان تنها بود پامو تند کردم بغل خیابون داشتم راه میرفتم که یه ماشین از بغل دستم با سرعت رد شد سرتا پام گل شد.
سر بلند کردم یه چیز بهش بگم ولی اون خیلی وقت بود که رفته بود خدایا دمت گرم یه زره ام هوای ما بچه فقیرارو داشته
باش به خونه رسیدم درو باز کردم و رفتم تو خاله سر حوض داشت ظرف می شست.
_سلام خاله فاطمه. خسته نباشی.
خاله _سلام مادر درمونده نباشی چیشد خاله کار پیدا کردی؟
_ای بابا خاله دلت خوشه ها کو کار هرجا میری ضامن میخواد اخه کی ضامن ما بدبخت بیچاره ها میشه؟
خاله_ای بابا چی بگم خاله امیدتو از دست نده خدا بزرگه
سمت پله ها رفتم و گفتم:اره خدا بزرگه ولی نه واسه ما گدا گشنه ها بزرگیش واسه اون بالاییاس
خاله اخم کرد و گفت:نا شکری نکن خاله
_ماناشکری نکرده اینیم خاله خدایا شکرت در خونه رو باز کردم و رفتم تو خونه از تو یخچال اب و برداشتمو سر کشیدم و
بعد به طرف تخت مامان رفتم
_سلام مامان خوشگلم خوبی ؟ لبخند زد و چشماش و تکون داد
_میدونی دلم لک زده واسه حرف زدنت واسه این که بیام خونه و بیای جلوم و بغلم کنی و غذای گرم بذاری جلوم الان یه ساله صداتو نشنیدم اشکام شروع کرده بود به ریختن نباید جلوش گریه میکردم دکتر گفته هیجان و استرس و ناراحتی براش سمه. دانلود رمان شب های بارانی
لبخند زورکی زدم و گفتم خوب مامان جونم گشنته؟با چشماش دوبار پلک زد
_الان برات یه سوپ خوشمزه میارم بخوری
به طرف گاز رفتم باچشماش داشت دنبالم میکرد یه زره سوپ براش داغ کردم توی ظرف ریختم و داروهاش و برداشتمو به
سمتش رفتم پیشش نشستم و شروع کردم به دادن غذاش وبعد داروهاش و دادم دستشو بوس کردم و سرمو گذاشتم رو دستش و
اونم شروع کرد به نوازش کردنم چشمام کم کم گرم شد و به خواب رفتم باصدای درزدن از خواب بلند شدم
مریم بود دختر خاله فاطمه از بچگی باهم بزرگ شدیم به طرفش رفتم و بغلش کردم
_سلام خوبی بیاتو
مریم_سلام خوبم اگه از جلو در بری کنار میام تو
از جلو در رفتم کنار اومد تو
مریم _بیا بشین باران
رفتم پیشش نشستم _خوب چخبر
مریم_هیچی سلامتی تو چخبر کار پیدا کردی؟
_نه کار نیس دارم دیوونه میشم مریم اگه تا اخر هفته پول جور نکنم باید ازین جا بریم ازین ورم داروهای مامان
مریم_الهی قربونت برم ناراحت نباش ایشالا درست میشه
_تروخدا دعاکن مریم

______

برای دانلود جدیدترین رمان نودهشتیا کلیک کنید:
دانلود رمان بوسه با طعم زیتون از الهام سادات کاربر انجمن نودهشتیا
دانلود رمان ال تایلر از سارابهار کاربر انجمن نودهشتیا

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب

مشخصات دانلود رمان شب های بارانی از نودهشتیا 📌 نام رمان: شب های بارانی ✍️ نویسنده: ناشناس 📚 ژانر: عاشقانه 📥 فرمت: PDF 📱 مناسب برای: گوشی، تبلت، لپ‌تاپ، سیستم، آیفون

خلاصه دانلود رمان شب های بارانی از نودهشتیا:

دختری از جنس درد و نداری که به عنوان پرستار بچه وارد یک خونه میشه و اتفاق ها و راز های جدیدی سر راهش قرار میگیره تا اینکه ...

مشخصات کتاب
  • نام کتاب: شب های بارانی
  • ژانر: عاشقانه، اجتماعی
  • نویسنده: ناشناس
  • تعداد صفحات: 143
لینک های دانلود
  • برچسب ها:
لینک کوتاه مطلب:
نظرات

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

درباره سایت
نودهشتیا اولین و برترین کتابخانه مجازی ایران است که سالیان سال به حمایت و انتشار آثار نویسندگان نو قلم پرداخته. جهت عضویت در انجمن و شروع نویسندگی از کادر منو ورود به انجمن را انتخاب و جهت حمایت از نویسندگان فایل رمان های فروشی را خریداری کنید.
آرشیو مطالب
آخرین نظرات
ابر برچسب ها
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " دانلود رمان PDF | نودهشتیا اولین کتابخانه مجازی ایران " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.