دانلود رمان چشم زخم
دانلود رمان مادمازل
نام رمان: مادمازل
موضوع رمان: عاشقانه
نویسنده رمان: سیما نبیان منش
تعداد صفحات: 3464
رستا از نوجونی شیفته ی پسر همسایشون هست و روش کراش داره. پسری که برادر همکلاسیشه! پسری که مرموزه، مغروره و هیچوقت رستارو تحویل نمیگیره اما همه چیز وقتی عجیب میشه که در کمال ناباوری متوجه میشه فرزام قراره بیاد خواستگاریش. اون هم فرزامی که هیچوقت تحویلش نمیگرفت و رستا که بشدت رو این آدم مبهم و جذاب کراش داره واسه جلب توجه فرزام و از دست ندادنش حاضر میشه روز خواستگاری….
دانلود رمان چاو چاو
نام رمان: چاو چاو
نویسنده: سروناز روحی
ژانر رمان: عاشقانه
چاو چاو روایت دختری به اسم آلا پاشاست که در صدد یافتن اعتماد به نفس و خودسازیست او تصمیم دارد کارخانه ای که یک سال گذشته متروک مانده و افتتاح نشده را دوباره راه اندازی کند ، در این میان، ناچار است از هُلدینگ مشکات کمک بگیرد تاجرینی که بیش از 50 سال قدمت دارند و نبض بازار به دست آنهاست اما هیچکس حاضر به همکاری با آلا نمی شود، در میان سنگ اندازی های خانواده و اصرارشان به ازدواج آلا پاشا ، یک نفر آلا را همراهی میکند، آلا از او نمی هراسد ولی اعتماد هم نمیکند .
بی اعتمادی آلا آنقدر پر رنگ است که سبب می شود تا کوچکترین تاجر مشکات در میانه ی راه از او …
چاو چاو : در کوردی به معنی چشم چشم . در ایتالیایی سلام و در فارسی چاو به معنی پول بی ارزش است .
دانلود رمان این من بی تو
نام رمان: این من بی تو
نویسنده: حدیثه ورمز
ژانر: عاشقانه
موتور سوار غیرتی و و خشنی که سر شرطبندی دست روی دختر ممنوعه ی اوس اسد می ذاره. عشق ممنوعه ی مهراب و ترمه با ورود محمد ابراهیم پسر بزرگ تر حاج فیضی کم رنگ تر میشه چرا که محمد ابراهیم هم مثل برادرش عاشق ترمهس و فرشته ی نجات اوس اسد از اعدام… ولی شب عروسی…
دانلود رمان کد آبی
نام رمان: کد آبی
نویسنده: مهدیه افشار
ژانر: عاشقانه
همه میگن بزرگ ترین و مخ ترین دکتر تهرون؛ ولی من میگم بی ادب ترین و دخترباز ترین پسر تهرون! روزبه سرمد یه پسر سی و چند سالهی عوضی نخبهس که تقریباً تمام پرسنل بیمارستان خصوصیش؛ از زن و مرد گرفته تو کَفِش تاید شدن
حالا… این قناری خفن سیکس پک دار قد بلندی که حتی سیبیل کلفتای حراست بیمارستانم میخوان واسه یه بار…
دانلود رمان ناخدا
نام رمان: ناخدا
نویسنده: سحر نصیری
ژانر: عاشقانه
قصه ای از دل گرمای دلچسب آبادان!
ناخدایی بریده از دریا…
مرد باشرافت و داغ دیدهای که فارغ از هیاهوی دنیا به غم هایش سر سپرده!
دخترک ماه پسند، یمنای ناخدا، بی رسم و فتانه، جان بریده از انسان های اطرافش بارش را می بندد و به دریا می زند تا غسل دهد تنش را از کفر و کینه و نفرت!
ناخدایی که توبه می شکند تا حریفِ قَدَرِ دریای بیرحم شود و عروسش را پس بگیرد، سرنوشتی که راه ناخدا و یمنای زندگیاش را یکی می کند تا این بار نه برای عزت و آبرو؛ به رسم عشق بپا خیزند!
خدایا آن پیر قبادیان راست نگفت که همهی فتنهها از توست و جرأت سرزنشت در من نیست؟!
دانلود رمان من یک ستاره ام
نویسنده: نگین حبیبی
ژانر رمان: عاشقانه
داستان حول و محور زندگی بهار پاکروست…بازیگر سینما…یک دختر تنها و فوق العاده مغرور که در اوج شهرت دچار مشکلاتی میشود و اجبارا به یکی از محل های پایین شهر نقل مکان کرده و با آدم هایی جدید آشنا میشود که روزی تکه ای بزرگ از زندگی اش میشوند و…
دانلود رمان آشپز باشی
دانلود رمان آشپز باشی
نام رمان: آشپز باشی
نویسنده: فاطمه باصری
ژانر: عاشقانه
لاله زن مطلقهایه که برای اولین بار و به پیشنهاد خواهرش پا به یک مهمونی ممنوعه میذاره و برای اولین بار مشروب میخوره و مست میکنه… طوری که وقتی صبح بیدار میشه خودشو کنار مردی میبینه که نمیدونه کیه و چهطور باهاش اومده به تخت… مردی به نام امیرحسین بردبار که…
دانلود رمان بر دل نشسته
نودهشتیا در این پست …برای شما داستان دختری به نام نفس، دختر زیبایی که بخاطر ترسِ از دست دادن و جدایی، از عشق و دلبسته شدن میترسه و مهراد… مهندس جذاب و مغروری که اعتقادی به عاشق شدن نداره… ولی با دیدن هم دچار یک عشق بزرگ و اساطیری میشن… را تهیه کرده است
دانلود رمان طلا های این شهر ارزانند
دانلود رمان طلا های این شهر ارزانند
رمان اجتماعی طلاهای این شهر ارزانند از هانیه وطن خواه برای اندروید، آیفون، آی او اس، پی دی اف
نام رمان طلا های این شهر ارزانند
موضوع رمان: عاشقانه ، غمانگیز
نويسنده : هانیه وطن خواه
تعداد صفحات رمان: 797
مرد هفتادساله ای پولدار به اسم زرنگار که دوتا پسر و دوتا دختر داره. دختر دومش کیمیا مجرده که عاشق استاد نخبه دانشگاهشون به نام طاهاست. کیمیا قراره با برادر شوهر خواهرش به اسم نامدار ازدواج کنه ولی با طاها فرار میکنه و از ایران میره.
زرنگار هم در عوض خواهر هفده ساله طاها به اسم طلا رو که خودش عاشق پسرخالش به اسم امیر رو مجبور میکنه باهاش ازدواج کنه. و تو خونش به عنوان خدمتکار کار کنه…پایان زیبا…