فرمت: PDF مناسب برای: گوشی، تبلت، لپتاپ، سیستم، آیفون
_______
خلاصه دانلود رمان ال تایلر از سایت نودهشتیا:
دو گونه، هر دو اسیرِ طلسمی تاریک و مبهم! لایکنتروپهایی که در هیچ یک از شبهای ماهِ کامل تبدیل به گرگِ درونشان نمیشوند و خونآشامهایی که با برخوردِ نور آفتاب و حتی نورِ کمسوی مهتاب، میسوزند! در این بین، همهچیز بهدست مخلوقی عجیبالخلقه از هم میپاشد. مخلوقی که باید ناجی باشد؛ اما ویرانگر میشود و نفرین نمیشکند هیچ که حتی نفرینی عظیمتر زاده میشود… .
با ابروهای بالا رفته منتظر توضیحی بودم که بفهمم آنجا دقیقاً چهخبر است.
فالین پیر قدی متوسط داشت و همیشه ردایی سرخفام به تن میکرد و عصایی چوبین به دست میگرفت، درحالیکه موقع صحبت کردن چین و چروک صورتش بیشتر به چشم میآمد، خطاب به ما پرسید:
– ومپایرها اول دیدنش یا گرگینهها؟
من و تیموتی هردو همزمان دستمان را بالا بردیم.
که باعث شد صدای تحقیرآمیز الهاندرو بلند شود:
– معلومه که ما. درضمن شما اینجا ومپایر میبینین؟!
از شدت خشم خون در رگهایم جوشید. دانلود رمان ال تایلر
نیمنگاهی به من انداخت و چشمان پرخشمم را که دید، برای عصبیتر کردنم ادامه داد:
– آندریا که نه ومپایره نه گرگینه، اون فقط یه… .
میدانستم چه میخواهد بگوید، میدانستم میخواهد با اشاره به عجیبالخلقه بودنم مرا بهم بریزد.
با مشتنجترین حالت ممکن به سمتش یورش بردم و غریدم:
– الهاندرو! تو یه موجودِ رقتانگیزی!
***
«زمان حال»
سنجاب کباب شده را روی برگی بزرگ و ضخیم که با آب دریاچهای که قرنها بیهیچ خشکیای، جریان داشت شُستم و روی تخت سنگی بزرگ، مقابل کول گذاشتم. خیره به سنجاب کباب شده که آتش کارش را ساخته بود و دیگر رنگ و روی یک سنجاب را نیز نداشت، با تردید پرسیدم:
– ببینم تو میتونی سنجاب بخوری اصلاً؟
با لبخندی زیبا که سبزِچشمانش را روشنتر میکرد گفت:
– معلومه که میتونم. ما انسانها خرچنگ و خفاش هم میخوریم!
صورتم مچاله شد. درست است که من خونخوار بودم اما نه دیگر جک و جانور.
صورت درهمم را که دید با لبخندی که از آن شیطنت میبارید ادامه داد:
– حتی موش و سوسک هم میخوریم! وای اِل، نمیتونی تصور کنی چه مزهای داره دسرِ جنین سقطشدهی موش!
قیافهام بیشتر درهم رفت و پرسیدم:
– کول تو… مطمئنی شما انسانین؟!
با این سؤالم شلیک خندهاش به هوا رفت و بعد تیکهای از گوشت کباب شدهی سنجاب کند و گاز محکمی از آن گرفت و با دهانی پر گفت:
– شوخی کردم. دانلود رمان ال تایلر
گاز دیگری به گوشت زد و ادامه داد:
– خب در اصل ما گوشت، سبزیجات، غلات، حبوبات و… رو به عنوان خوراکی میخوریم، اما یه سری مردم هستن که دقیقاً همون چیزهایی که اسم بردم رو میخورن… حالا نه اینکه چیز دیگهای پیدا نشه، اونا خودشون انتخاب کردن همچین چیزهایی بخورن!
فرمت: PDF مناسب برای: گوشی، تبلت، لپتاپ، سیستم، آیفون
خلاصه دانلود رمان ال تایلر از سایت نودهشتیا:
دو گونه، هر دو اسیرِ طلسمی تاریک و مبهم! لایکنتروپهایی که در هیچ یک از شبهای ماهِ کامل تبدیل به گرگِ درونشان نمیشوند و خونآشامهایی که با برخوردِ نور آفتاب و حتی نورِ کمسوی مهتاب، میسوزند! در این بین، همهچیز بهدست مخلوقی عجیبالخلقه از هم میپاشد. مخلوقی که باید ناجی باشد؛ اما ویرانگر میشود و نفرین نمیشکند هیچ که حتی نفرینی عظیمتر زاده میشود… .
نودهشتیا اولین و برترین کتابخانه مجازی ایران است که سالیان سال به حمایت و انتشار آثار نویسندگان نو قلم پرداخته. جهت عضویت در انجمن و شروع نویسندگی از کادر منو ورود به انجمن را انتخاب و جهت حمایت از نویسندگان فایل رمان های فروشی را خریداری کنید.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " دانلود رمان PDF | نودهشتیا اولین کتابخانه مجازی ایران " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.