دانلود رمان PDF | نودهشتیا اولین کتابخانه مجازی ایران
دانلود و خرید رمان های عاشقانه اختصاصی
دانلود رمان پیانولا از مرجان فریدی سایت نودهشتیا

دانلود رمان پیانولا از مرجان فریدی سایت نودهشتیا

📌نام: دانلود رمان پیانولا

✍️ نویسنده: مرجان فریدی

📚 ژانر: عاشقانه، اجتماعی

📥 فرمت: PDF

📱 مناسب برای: گوشی، تبلت، لپ‌تاپ، سیستم، آیفون

____

خلاصه دانلود رمان پیانولا از سایت نودهشتیا

خزان… زیبای تاریک عمارت بزرگ‌ترین آهنگ‌ساز ایران. دختری که به خواست خودش، سال‌هاست در آن قصر شیشه‌ای اسیر است.

و حالا، پس از سال‌ها، وارث خانواده برگشته…

مردی با بیماری‌ای عجیب، کسی که نمی‌تواند هیچ موجود زنده‌ای را لمس کند. پیانیست نابغه‌ای که گذشته‌ای تاریک و مشترکی با خزان دارد…

____

برای مطالعه رمان‌های جدید نودهشتیا کلیک کنید:

دانلود رمان تینار نودهشتیا

دانلود رمان ساندویچ با سس خون اضافه نودهشتیا

____

قسمتی از دانلود رمان پیانولا سایت نودهشتیا:

سر تکان دادم و از اتاق خارج شدم راهرو را پشت سر گذاشتم و از پله های انتهای راهرو بالا رفتم بعد از ده پله تنها در گنده کاری شده ی عمارت مقابلم ،بود به آرامی دستم را بالا بردم و روی دستگیره ی در گذاشتم

این اتاق مامن ما بود و بس؛ در این اتاق حضور چون اویی که دیگر هرگز نبود را برنمی تابیدم در را به آرامی گشودم صدای پاشنه کفشهایم نیز باعث نشد سرش را به سمتم بچرخاند. او هرگز به من نگاه نکرده و هرگز مرا ندیده بود حتی با تهدیدهایی که شد حتی با از دست دادن همه چیزش حاضر نشد مرا ببیند. در این حد بد بودم؟

نگاهم را گرفتم و با قدمهای بلند به سمتش رفتم پشت به من رو به میز کار ایستاده بود.

_خوش اومدید.

چشم از شانه های پهنش گرفتم؛ اورکت بلند و مشکی و یقه اسکی ستش…..

به سمتم چرخید. دانلود رمان پیانولا

-تو کی هستی؟

پوزخند زدم آن قدر پوزخندم عمیق بود که بشناسد که بفهمد

به میز پشتش تکیه زد

– خزان؟

درست بعد از شنیدن اسمم گویی همه ی اتفاقات این سالها مانند پرده ای از جلوی چشمانم گذر کردند، سفری به گذشته ای نه چندان دور آخرین بار او بود که نامم را صدا زد درست دو ماه پیش و در همین اتاق پشت به پنجره ی قدی روی ویلچر نشسته و موهای جوگندمی و کم پشتش زیر نور آفتاب درخشش

خاصی داشتند.

با لبخند کنارش ایستادم و دستم را روی پشتی ویلچرش گذاشتم

خان بابا چطورن؟

خیره به نمای سنگ فرش باغ، تلخند زده بود. دانلود رمان پیانولا

همچنان بعد از هفت سال منتظرم
لبخندم ردی از غم گرفت
مگه دکتر نگفت….
نرم و لرزان خندیده بود
دکتر گفت غصه نخورم استرس نداشته باشم میدونم دختر جان
کنارش روی دو زانو نشستم تا هم قدش باشم.

– شما هم که چقدر گوش میدید!
لبخند محوی زد
_دست خودم نیست هم من میدونم خیلی وقت ندارم هم تو.
با غم نگاهش کرده بودم تماشای رد غم چشمان درمانده و گرد و غبار گرفته اش برایم تداعی کننده ی درد
مطلق بود و بس.

این چه حرفیه؟! دانلود رمان پیانولا
خندید، با همان صدای لرزان و کلفتش
این بدن رو به زواله دخترجان این تن جون نداره
بغض کرده بودم

به پنجره خیره شده بود
من هفت ساله که کم آوردم دختر بالاخره دارم حسش میکنم حس رفتن رو. بغض به جان گلویم افتاده بود سعی بر فروخوردن بغضم .داشتم تقلایی ناعادلانه برای پیروزی در
نبردی که تهش باخت بود و گریه ای بی صدا.
به گونه های خیسم زل زده بود
– خزان؟ دانلود رمان پیانولا

____

برای دانلود رمان جدید از نودهشتیا کلیک کنید🩷

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب

📌نام: دانلود رمان پیانولا

✍️ نویسنده: مرجان فریدی

📚 ژانر: عاشقانه، اجتماعی

📥 فرمت: PDF

📱 مناسب برای: گوشی، تبلت، لپ‌تاپ، سیستم، آیفون

خلاصه دانلود رمان پیانولا از سایت نودهشتیا

خزان… زیبای تاریک عمارت بزرگ‌ترین آهنگ‌ساز ایران. دختری که به خواست خودش، سال‌هاست در آن قصر شیشه‌ای اسیر است.

و حالا، پس از سال‌ها، وارث خانواده برگشته… مردی با بیماری‌ای عجیب، کسی که نمی‌تواند هیچ موجود زنده‌ای را لمس کند. پیانیست نابغه‌ای که گذشته‌ای تاریک و مشترکی با خزان دارد...

مشخصات کتاب
  • نام کتاب: پیانــــــولا
  • ژانر: عاشقانه، اجتماعی
  • نویسنده: مرجان فریدی
  • تعداد صفحات: ۷۶۶
لینک های دانلود
  • برچسب ها:
لینک کوتاه مطلب:
نظرات

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

درباره سایت
نودهشتیا اولین و برترین کتابخانه مجازی ایران است که سالیان سال به حمایت و انتشار آثار نویسندگان نو قلم پرداخته. جهت عضویت در انجمن و شروع نویسندگی از کادر منو ورود به انجمن را انتخاب و جهت حمایت از نویسندگان فایل رمان های فروشی را خریداری کنید.
آرشیو مطالب
آخرین نظرات
ابر برچسب ها
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " دانلود رمان PDF | نودهشتیا اولین کتابخانه مجازی ایران " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.