معرفی و دانلود رمان اوهام از شیوا بادی رایگان
رُمانـِـ:
اوهــــامـــ🔥
ژانر: عاشقانه_مافیایے_بزرگسال🔞
آثـارِ دیـگـر:
تَـصاحبــ “فایل شده”
بـانوــِے رَنگے “فایل شده”
غَـضَبــ “آنلاین”
عجیـــــن “آنلاین”
بهقلم: شیوا اسفندی♡
کپی حتی با ذکرِ نام نویسنده حرام میباشد🚫
بخشی از رمان
#پارت۲۹۷
میدانست مهمان داریم و دست و پایم بستهست و کم نمیگذاشت.
از بین دندانهای کلید شده پچ زدم:
-لاشی!
در را گشودم و سرم را بیرون بردم.
-بفرما!
قطراتِ آب از سر و تنم میچکید و بینمان میریخت.
-ببینمت!
منتظر نماند تا واکنشی نشان دهم.
انگشتانش زیر چانهام نشست و با خشونت سرم را بالا گرفت.
-چته تو؟! خوشم نمیاد عین هوای بهاری!
یک جوری سخن میگفت که انگار باید من ادامهی لاس زدنهای غیرِ مستقیمم در آشپزخانه را میرفتم، تا دوباره خوردم کند.
-ازت متنفرم. من ابر بهارم؟ یادت نره تو آشپزخونه چی گفتی. منم یادم نمیره. نزدیکم نشو.
خواستم در را ببندم، اما مجال نداد و کف دستش روی در نشست.
-صبر کن ببینم، گفتم برو یه جا نبینمت ناراحت شدی؟!
حتی یاد آوریِ دوبارهاش مرا در هم میشکست.
-خودت و تحویل نگیر لطفا.
نچی کرد.
تمام کت و شلوار دست دوز و اختصاصیاش را خیس کرده بودم و عین خیالش نبود.
-گفتم دور و برم نباش و نبینمت که…
دستش با خشونت دور گلویم حلقه شد.
-تو ذهنِ مریضت چی میگذره؟ واسه همین حرفا تب کردی افتادی؟!
ناگهان چشمانش ریز شد.
-نگو که حالِ بد و خوبت بند شده به یه جملهی من که باور نمیکنم!
رُمانـِـ: اوهــــامـــ🔥 ژانر: عاشقانه_مافیایے_بزرگسال🔞
آثـارِ دیـگـر:
تَـصاحبــ "فایل شده" بـانوــِے رَنگے "فایل شده" غَـضَبــ "آنلاین" عجیـــــن "آنلاین"
بهقلم: شیوا اسفندی♡
کپی حتی با ذکرِ نام نویسنده حرام میباشد🚫