
دانلود رمان فتنه گر از سایت نودهشتیا
مشخصات دانلود رمان فتنه گر از سایت نودهشتیا
📌 نام رمان: فتنه گر
✍️ نویسنده: ناشناس
📚 ژانر: عاشقانه، طنز، مذهبی، اجتماعی
📥 فرمت: PDF
📱 مناسب برای: گوشی، تبلت، لپتاپ، سیستم، آیفون
_______
خلاصه دانلود رمان فتنه گر از سایت نودهشتیا:
نازگل و مادرش طناز با اختلاف سنی چهارده سال به همراه بی بی زندگی میکنند طناز برای اینکه سالن آرایشگاهش رو بزرگتر کنه باید نقل مکان کنه که در این جابه جایی با مردی برخورد میکنه …
_____
_____
قسمتی از دانلود رمان فتنه گر سایت نودهشتیا:
– این شرارههای آتش رو بکن توی دختره چشم سفید… گناه و معصیت داره…
خندیدم و با خیال خودم گفتم:
– والا هر کاری میکنم این معصیتها نمرهته تو، آخه موهام، بلانسبت زبونتون، کنجکاوونه.
مراقب حراست که به بچهها «فاطی کماندو» معروف بود، تکانی به هیکل چاق و تپلش داد و چادر کشدارش را تا روی ابروهاش کشید و با اخمی که معلوم نبود، ترش زد:
– مهدوی! زودتر ریختت و درست کن و برو سر کلاست… وگرنه به کمیته انضباطی ارجاعت میدم…
چی ن به دماغم دادم و آرام با خودم گفتم:
– سبیلوی ترشیده، بیخود نیست هیچ پشتی تنگش نمیاد…
صدایی از پشت سرم پرسید:
– چی با خودت میگی؟ مگه با تو نیستم…؟
موهام رو داخل مقنعه دادم و آرایش هم که همیشه خدا کمرمق بود، کمکم مرتب کردم.
– خب حالا که دیگه اسلام در خطر نیست؟
چشمغرهای بهم رفت:
– خدا عاقبتمون رو با تو بخیر کنه، دختۀ مفسد ف الارض…
لبخند زدم و گفتم:
– خدا عاقبتمو بخیر کرده که هر روز یکی از فرشتههای خدا رو میبینم، پس بدون خدا خوب رو در حقم تموم کرده.
مراقب از روی صندلیش بلند شد، دستش بالا بردم و تسلیموار گفتم:
– جون خودم، شوخی کردم، راستش یه چرندی میخواستم بهتون بدم… در اصل خیلی وقته میخواستم بگم… دانلود رمان فتنه گر
تاک، ابروی پاچهبزیاش را بالا برد و منتظر نگاهم شد. لبخند پهن و وسیعی زدم و کارت ویزیت مامان را روی میز گذاشتم:
– این مال ننهمه، یعنی مامانم؛ از اون پنجهطلاهاست، لولو میگیره، هلو تحویل میده…
کارت را برداشت و با ترشرویی گفت:
– حالا کارت به جای رسیده که منو مسخره کنی؟
خندهام گرفته بود، اما خودم را کنترل کردم و با جدیت تمام گفتم:
– نه، به جون خودم… من غلط بکنم بخوام به صورت فابریک شما حرف بزنم یا به قولبب قصد و مقصودی داشته باشم. گفتم اگه تو فامیل عروس دارین، بیاین پیش مامانم…
انگشت شستم را بالا بردم:
– کارش حرف نداره؛ بری مشتی دائمیش میری…
با تردید نگاهم کرد:
– من تو مارمولک رو میشناسم… حالا هم برگرد سر کلاست… دانلود رمان فتنه گر
عقب عقب رفتم و با دست نیمهبازم بایبای کردم و سمت ساختمان اصلی دانشگاه رفتم.
______
خلاصه کتاب
مشخصات دانلود رمان فتنه گر از سایت نودهشتیا
📌 نام رمان: فتنه گر
✍️ نویسنده: ناشناس
📚 ژانر: عاشقانه، طنز، مذهبی، اجتماعی
📥 فرمت: PDF
📱 مناسب برای: گوشی، تبلت، لپتاپ، سیستم، آیفون
خلاصه دانلود رمان فتنه گر از سایت نودهشتیا:
نازگل و مادرش طناز با اختلاف سنی چهارده سال به همراه بی بی زندگی میکنند طناز برای اینکه سالن آرایشگاهش رو بزرگتر کنه باید نقل مکان کنه که در این جابه جایی با مردی برخورد میکنه ...