دانلود رمان بارش آفتاب
دانلود رمان اجتماعی عاشقانه بارش آفتاب نوشته نسترن اکبریان با فرمت پی دی اف و لینک مستقیم از سایت نودهشتیا، رمان بارش آفتاب pdf رایگان قسمت اول
نام رمان بارش آفتاب
نویسنده: نسترن اکبریان
ژانر: عاشقانه، اجتماعی، مذهبی
هدف این رمان حمایت از تمام دختران ایرانی است که خانواده هایشان دچار افراط مذهبی هستند. همچنین نه به حجاب اجباری از هدف های اصلی رمان است و همچنین این رمان یک هدف راسخ دیگر در مسیر حمایت از طلبه های ایرانی دارد. انسان را انسانیت لازم است و دین، اجبار نیست!
انسان بودن چیست؟ نفس کشیدن میان دیار تنگیِ نفس چه سودی دارد؟ دخترکی که میان گودال اجبار غرق شده و سودای آزادی در سرش میپروراند، چگونه قدم کج نکند و مسیر را طبق راستیِ اجبارهایش گز کند؟آفتابی که تنها طلوعش بارش و غروبش اشک است، دستش را به دامان کدام احد بیاندازد که از سیاهی چشمانی کور، نجاتش دهد. دخترکی که غروب میکند و باز هم تن به اجبار میدهد، سر گشته در پس جبر و دار زندگی دست به کارهایی میزند که…
داستان زندگی دختری به نام نازنین که از پسرعموش ناعادلانه و به جبر عمو طلاق گرفته ولی عاشقانه ای آرام با آریان خمارچشم و زیبا شروع میشه، اما آریان عاشق و مهربان با قلبی سرشار از عشق و آماده برای یک زندگی رویایی شب عروسی ناگهان عقب میکشد و نازنین را قبول نمیکند
دانلود رمان
هم اکنون یک رمان پیشنهادی برای مخاطبان همیشه فعال نودهشتیا داستان بنیامین بدیع، سرگردان تر از این حرفهاست که بتواند برای زندگیش تصمیم درستی بگیرد، همه چیز گره خورده، همه چیز گم شده، هویتش ، اسمش ، زندگیش، به بن بست رسیدن ساده تر از به مقصد رسیدن است!
رمان ویلان نودهشتیا
دانلود رمان گندم نودهشتیا
رمان گندم نودهشتیا
داستان درباره ی یک خانواده ثروتمنده که بیشتر اعضای اون کنار هم زندگی میکنن .طی اتفاقاتی یکی از شخصیت های داستان گندم میفهمه که بچه ی سر راهی ست و مشکلات روحی پیدا میکنه ودر طی همین اتفاقات ……
رمان گندم نودهشتیا
نام رمان: دو کام حبس
نویسنده: سدنا بهزاد
ژانر رمان دو کام حبس: عاشقانه، اجتماعی
– کارو ماهر؛ پسر دورگه ارمنی – ایرانی، همسرش رو طلاق میده تا راحت تر درگیر هدف هاش بشه اما وقتی می فهمه همسرش با مرد معقول و سرشناس که بهترین وکیل تهرانه، رابطه داره؛ کاری می کنه که…
– تکرارش کن!
اخمی می کند و با چشم هایی که سُرخی اش از شدت بی خوابی است، مرا زیر نظر می گیرد:
ـ چه مرگته هان؟
تابان داستان که دختر سختکوش و سرزبون داری هست، به خاطر داشتن رفاه بیشتر به سختی دنبال کار می گرده؛ غافل از اتفاق ها و اشتباه هایی که پشت پرده رخ داد.
قسم به نام تو یادت نشد جدا از من گرفت دست تورا پس چرا خدا از من؟ چنان بسوی تو با سردویدماز سرشوق که روی برف نماندست ردپا از من
مقدمه
منم ان دختر از دیار غم منم ان کس که غم خورد وغم خوار بود
منم ،منم،منم ،تنها منم
تنها یاری رسان خود، منم
خدایا دوستش داشتم
چرا گرفتی دستش را از دست من؟ خدایا من هنوز دوستش دارم
برگردانش…
دانلود رمان شرکت عشق نودهشتیا
درباره دختری به نام غزل که همراه خواهر کوچک تر خود زندگی سخت و حقیرانه ای را میگذراند…
او با تمام مشقت و سختی میکوشد تا مورد حمله آسیب های جامعه خود نشود…
ناخودآگاه اسیر خاندانی میشود که زندگی حقیرانه خود و خواهرش را زیر و رو میکند و قدم در سرنوشتی پیچیده میگذارد…
و درگیر مثلث عشقی میشود.
او قادر به انتخاب نیست زیرا باید از بین دو رز خوشبو یکی را انتخاب کند و در این بین اتفاقات ناگواری برایش می افتد…!