“خلسه” روایتی از زیبایی عشق اول است. مارال دختر سرکش خان که در ۱۷ سالگی عاشق معراج سرد و مغرور میشود ولی او را گم میکند و سالها بعد روزی دوباره او را میبیند و …
ولی اونوقتا نمیشد که مال من باشی، گفتم دخترِخان سهم پسر فقیر نیست… ولی الان میفهمم که تو از اولش مال من بودی… این چشمای سیاه غزالت که دین و ایمانمو برده بود، این موهای ابریشمت، این لبای مثل عسلت، سهم من بوده و من دیگه از دست نمیدمت مارال از خوشی گریه کرد و نتوانست حرفی بزند و معراج دوباره لبهایش را غرق بوسه کرد.
اکنون میدانست حس عجیب محبتی که به مارال داشت چیزی جز عشق نبوده و آتش زیر خاکستر بعد از سالها باز هم شعله ور شده و هرگز خاموش نشده بود…
صدای زنگ موبایل مارال بود که هر دو را از خلسه ی عشق بیرون کشید و گویی از بین ابرها به روی زمین بازگشتند. معراج دستانش را از دور بدن مارال جدا کرد و با لبخندی گفت _گوشیتو جواب بده مارال در حالی که هنوز هم مست از باده ی عشق بود و حواسش کاملا سر جایش نبود لبخند دستپاچه و معذبی زد و موبایل را از جیب کاپشنش درآورد.
_جانم افرا؟
_ماری، خوبی؟
_بله
_حدس زدم فضا رمانتیک شده گفتم زنگ بزنم حالتونو بگیرم
صدای بلند خنده ی لیلی و افرا در هم پیچید و مارال خنده اش را به زور خورد و گفت
_لطف کردی، جبران کنم ایشالا
_واااای لیلی، عصبانیه، انگار واقعا بد وقتی زنگ زدیم
نودهشتیا یک کتابخانه مجازی برای دانلود بهترین رمان های عاشقانه ایرانی و خارجی بصورت pdf است.
در این سایت امکان دانلود رایگان تمامی رمان های جدید و قدیمی برایتان فراهم آمده است.
برای دسترسی به رمان های مورد علاقه تان در دسته بندی موجود سایت، بر دسته مورد علاقه خود را(مثلا رمان عاشقانه یا پلیسی یا...) کلیک کنید تا هزاران رمان در ژانر مورد نظرتان در اختیارتان قرار گیرد!
با نظرات خود از رمان های مورد علاقتان حمایت کنید.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " سایت اصلی نودهشتیا " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.