دانلود رمان ماهلین
نام رمان: ماهلین
نویسنده: رویا احمدیان
ژانر: عاشقانه
دختری معصوم و تنها در مقابل مردی عیاش…
ماهلین
پلکهای پف کرده و درد ناکش را به سختی گشود و اتاق بزرگ را از نظر گذراند.
اتاق بزرگی که تنها یک میز آرایش قهوهای روشن و یک تخت دو نفره سفید رنگ و ساده در آن به چشم می آمد. متوجه شد اتاق حتی پرده هم ندارد و چشمش را روی نور تیزِ آفتاب با اخم بست.
ساعت چهار و نیم شب بود با نوری که در پنجره ی اتاقش خورد چشم هایش به سختی گشوده شد و خمیازه کشید.
به یاد اینکه محمد بیرون بوده و به احتمال زیاد نور ماشین محمد است با بیخیالی دوباره چشم بست.
طولی نکشید که صدای زنگ موبایلش دوباره خواب را به موبایلش دوباره خواب چشم هایش حرام کرد.
غُرغر کنان ملافه را کنار زد. با چشم های نیمه باز و لبانِ آویزان، موبایل را چنگ زد و بدون توجه به اسم شخص، جواب داد: بله؟
محمد لبخند زد. – بیداری؟
خواب بودم بیدارم کردی… چی میخوای؟
اگر برای صدای خواب آلود و خسته ی دخترک میمرد، کم نبود!!
سری تکان داد تا آفکار بیهوده را از خود دور کند.
_یه پاکت مشکی توی کشوی اولی کمدم هست بیارش پایین برام. _نوکرتم مگه!
– زود باش پریما باید بگردم کارخونه کلی کار مونده تا صبح تموم کنم… کلید و فراموش کردم بدو…
پریماه تماس را پایان داد و دستی به پلک هایش کشــــــیـد.
محمد ماشین را خاموش کرده بود و آن سوی کوچه تکیه به ماشین، در حالی که دستانش در جیب شلوار اسپورت مشکی رنگش بود منتظر به در نگاه دوخته بود.
با دیدن پریماه سریع به طرفش رفت: _اینم نمیپوشیدی که همسایه ها قشنگ حض کنن…
دخترک با همان چشم های پُف کرده با بی اعتنایی جلو رفت.
اگر شما نویسنده رمان هستید و تمایل به ادامه همکاری ندارید میتوانید درخواست حذف ارسال کنید.