مهدیه در خانواده ای سنتی و تحت نظارت پدری بسیار مستبد و سختگیر زندگی می کند و عشق پنهانی بین او و پسرعمویش “وهاب ” در هالهای از ابهام قرار می گیرد. عشقی که آبروی دخترک حاجی زاده معروف بازاری را دستخوش محافل خالهخانباجی های اطراف میکند،اما در این میان هیچ کس غیرت بیحد و حصر وهاب را درنظر نگرفته است که برای اینکه خش به تن عروسکش نیوفتد زبان همه را کوتاه و همانند شیری از قلمرواش دفاع میکند..!
دخترکی لاغر و رنگ پریده بودم با موهایی بلند و طلایی. عمه هدایت موهایم را دو دسته کرد و با قدرت از دو طرف کشید، چشمانم را تنگ کردم و از شدت درد اشک دورشان حلقه بست
دستان کوچکم را گذاشتم روي شقیقه هایم و با التماس گفتم: _عمه دردم میاد… عمه با کف دست محکم کوبید روي دستم و باعث شد به سرعت هر دو را پس بکشم. بعد بلند بلند غر زد … هر روز اینا رو اینقدر بلند کردي که چی بشه؟ مجبورم ببافمش که نره لاي دست و پات… عمه میمنت که به مخده تکیه داده بود و قلیان می کشید،
دنباله ي حرفش را گرفت و صدایش را بالا برد. – عقل هم خوب چیزیه…اگه موي بچه رو بلند می کنن، پس تنتو تکون بدن بشورن… درد در کاسه ي سرم پیچید و خودم را به جلو خم کرد …دوباره عمه هدایت به موهاي بلندم چنگ انداخت و تشر زد…
صاف بشین… نگاه گریانم رفت سمت عمه سلطنت که دستمال سفیدي در دست داشت و روي آن منجوق هاي ریز و درشتی می دوخت. نگاه نگرانش روي من ثابت مانده بود، دست از دوختن برداشت و با لحن محجوب و آرامش گفت: – چرا به مادرش فحش می دین؟ حاملس گناه داره. به بچه چیکار دارین؟
نودهشتیا یک کتابخانه مجازی برای دانلود بهترین رمان های عاشقانه ایرانی و خارجی بصورت pdf است.
در این سایت امکان دانلود رایگان تمامی رمان های جدید و قدیمی برایتان فراهم آمده است.
برای دسترسی به رمان های مورد علاقه تان در دسته بندی موجود سایت، بر دسته مورد علاقه خود را(مثلا رمان عاشقانه یا پلیسی یا...) کلیک کنید تا هزاران رمان در ژانر مورد نظرتان در اختیارتان قرار گیرد!
با نظرات خود از رمان های مورد علاقتان حمایت کنید.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " سایت اصلی نودهشتیا " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.