نودهشتیا در این پست …برای شما داستان دختری به نام نفس، دختر زیبایی که بخاطر ترسِ از دست دادن و جدایی، از عشق و دلبسته شدن میترسه و مهراد… مهندس جذاب و مغروری که اعتقادی به عاشق شدن نداره… ولی با دیدن هم دچار یک عشق بزرگ و اساطیری میشن… را تهیه کرده است
نام رمان: قاموس
نویسنده: زهرا ارجمند نیا
ژانر: عاشقانه
آتاش تو زمان دانشجوییش عاشق یکی از هم دانشگاهیاش میشه اتاش خانواده مذهبی داره ولی دختره ک اسمش دریاس آزاده و خانواده آزادی داره اینا ی مدت باهمن اتفاقی واسه برادرزاده اتاش میفته برادرزادشم عاشق بوده ولی پدر اتاش اذیتشون میکنه تا اینکه برادرزاده و عشقش بهم میرسن ولی تصادف میکنن هم برادرزاده و هم شوهرش میمیرن اتاش میترسه ب دریا میگه از اول دوستت نداشتم و اینا از خودش میرونتش حالا چند سال گذشته دریا ازدواج کرده و طلاق گرفته و کلی سختی کشیده، اتاشم معلم ی روستا شده و…
نام رمان: شکسته تر از انار
ژانر رمان:عاشقانه
نویسنده: راضیه عباسی
دست نوازشی بر سرشان کشید و گفت: سوار بال فرشته ها بشوید. آنهایی که دور ترند مقصدشان بهشت است و این ها که نزدیکتر مقصدشان زمین. فرشته ها بال هایشان را باز کرده و منتظر بودند. گل انار سر به هوا بود. خوب گوش نکرد و رفت و بربال فرشته ای نشست. فرشته گل انار را آورد و روی درختی در باغی روستایی نشاند. گل انار از فرشته پرسید: کی می رسیم؟
(✿)نام رمان: صلت(✿)
(✿)نام نویسنده:سحر مرادی (✿)
(✿)ژانر: عاشقانه (✿)
حامیا پسری زخم خورده که؛ در سن هشت سالگی پدر و مادرش را در آتشسوزی هولناک خانهشان از دست داده و هر دو دست خودش هم بر اثر سوختگیجراحت زیادی دیده است…حامیا به سرپرستی خاله و شوهر خالهاش در خانهی آنها…بزرگ شده و تنها شرط شوهر خالهاش برای، حامیا این است که به تک دخترش بارش…
(✿)نام رمان: میراث یاس(✿)
(✿)نام نویسنده: سیما نبیان منش(✿)
(✿)ژانر: عاشقانه راز آلود(✿)
داستان در مورد یه دخترِ جویای کار که دلش می خواد از لحاظ مالی مستقل بشه تا بتونه خرج و مخارج خودش رو دربیاره به اسم یاس هست، دوست صمیمیش که برای یه آدم با نفوذ کار می کنه اون رو مهمان دار هواپیمای شخصی رئیسش میراث، که یه آدم هوس باز و دختر باز هست می کنه، روز اول کاری وقتی تی هواپیما هستن میراث وقتی یاس رو میبینه ازش خوشش میاد و رمان عاشقانه سعی میکنه توی هواپیمای خصوصی بهش تجاوز بکنه و اینکارو میکنه، یاس باردار میشه اما میفهمه که میراث زن داره و این نفرتشو بیشتر میکنه اما…
کف پام به قدری درد می کرد که دلم می خواست فریاد بزنم . کل کفش فروشی های شهر رو پشت سر گذاشته بودیم تا بتونم کفشی متناسب با لباسم پیداکنم ،البته این کار همیشه م بود . مگه می شد مارال از خیر خوشتیپی بگذره! برام مهم نبود که عروسی جدا برگزار می شه . گرچه که اگه مختلط بود بیشتر دوست داشتم . ولی خوب عروسی برادرم بود و من بیشتر از هر زمان دیگه پر از ذوق و شوق بودم.به خصوص که همین یه برادر رو داشتم و هزارتا امید و آرزو برای عروسیش .منم که یکی یه دونه خواهر داماد . نمی شد که از همه ی دخترا ی مجلس سر تر نباشم!صدای شماتت بار مامان بلند شد …
(✿)نام رمان: نهلان (✿)
(✿)نام نویسنده: زهرا ارجمندنیا(✿)
(✿)ژانر: عاشقانه(✿)
نهلان در کنار پسر کوچکش روزهای آرامی را میگذراند و برای ساختن آینده ای روشن تلاش میکند ، تا این که ورود مردی به نام حنیف زندگی دو نفر آن ها ، به مرور همه چیز تغییر داده و ….
تابان زنی است که روزگار پذیرای مسئولیت های سنگینی کرده است ! مسئولیت هایی که به دوش کشیدنشان راحت نیست اما تابان قوی تر و سر سخت تر از این حرفاست!
نام رمان: بوسه بر گیسوی یار
نویسنده: شیرین نور نژاد
ژانر: عاشقانه
دو همسایه با دو دنیا و عقیده ی متفاوت! یک دختر امروزی و باکلاس که زندگیش نظم خاصی دارد و یک پسر لات و ناخلف که کفتربازی یکی از تفریحات اوست! امااا هردو به یک چیزی معتقد هستند، اینکه میتوانند آن یکی را به زانو دربیاروند!! و از خونه ای که حق خودشان میدانند فراری بدهند، سر کینه و لجبازی باهم ازدواج میکنند! هیچکدوم قصد کوتاه آمدن ندارند و هر راهی را امتحان میکنند تا طرف مقابل کم بیاورد اما …