دانلود رمان دلفریب
لیلی شکیب، به زندان افتادن پدرش مصادف میشه با آزار و اذیت لات های محله! پناه میبره به علی. مردی که پانزده سال ازش بزرگتره و بعد از مرگ همسرش قصد ازدواج نداره. اما مجبور میشه لیلی رو عقد کنه، اما فقط دو سال!
دستی به ریش یکدستش کشید و سرش را پایین انداخت. معنی حرفهایش را نمیفهمید اما بچه نبود که نداند
قطعا درخواست بزرگی پشت گفتگوهایش پنهان است.
کلافه از شدت کارهایی که سرش ریخته بود و او وقت زیادی برای انجام دادنشان نداشت ی بی
حوصله بین حرفاش پرید و گفت: – چه کمکی از من بر میاد؟
محمود مکثی کرد و بعد با بغضی مردانه جواب داد: – عقد کن دخترمو علی، لیلی اون بیرون تنهاست.
انگار که به شنیده هایش شک داشته باشد، سرش را بالا آورد و به طاقهای
رنگارنگ پارچه ها دوخت.هنوز آنقدر مسن نشده بود که به گوشهایش شک
کند اما…درکی از خواهشاش نداشت!به سختی آب دهانش را قورت داد و کوتاه
گفت:
– متوجه نشدم!
محمود از آن سوی خط، ناله های مردانه اش شدت گرفت خودت دختر داری علی آقا. روی من پیرمرد و زمین ننداز.
من کمه کم دو سه سال تو هلفدونیام. لیلی تنهاست …
برگ گلم زخمیه نالوطیهای شهره…خودت میدونی جز من کسیو نداره.
لات و لوتهای محل دارن مزاحمش میشن.یه عوضی تهدیدش کرده به… به… بیآبرو کردنش. د لامصب خودت پدری! بفهم حال منو مومن
اگر شما نویسنده رمان هستید و تمایل به ادامه همکاری ندارید میتوانید درخواست حذف ارسال کنید.
[…] دانلود رمان دلفریب از هاله نژاد صاحبی بصورت PDF […]