نام رمان: افگار
نویسنده: ف.میری
ژانر: عاشقانه
عاشق بودند؛ هردویشان….!
جانایی که آبان را همچون بت می٬پرستید و آبانی که جانا …حکم جانش را داشت…
عشقی نفرین شده که در شب عروسی شان جانا را روانه زندان و آبان را روانه بیمارستان کرد…
افگار داستان دختری زخم خورده که تازه از زندان آزاد شده به دنبال عشق از دست رفته اش،دوباره پا در عمارت مجد ها میزاره و مردی که سال هاست فراموشی گرفته و دیگر هیچ نشانی از آن آبان قدمی عاشق ندارد…
در مورد نوا دختری جسور و عکاسه که توی گذشته شکست بدی خورده، اما همچنان به زندگیش ادامه داده و حالا قوی شده،
نوا برای نمایشگاهه عکاسیش میخواد از زنهای قوی جامعه که برخلاف عرف مکانیک شدن عکس بگیره، توی این بین با امیریل
احمری و خانواده ی احمری آشنا میشه که هنوز هم روش های سنتی توی همه چیز دارن و پدربزرگش،خلیل،
رازی پیش جهانگیر احمری داره که نوا رو کنجکاو کرده
دانلود رمان لالایی مادرانه از پگاه مرادی با فرمت های pdf ، اندروید، آیفون و جاوا نسخه کامل با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
نام رمان لالایی مادرانه
نویسنده رمان پگاه مرادی
ژانر رمان عاشقانه , اجتماعی
تعداد صفحه ۸۵۴
داستان دختری به نام پریسا که زندگی اش بی دغدغه و در آرامش می گذرذ اما یکباره با ورود بچه خواهرش دستخوش تغییراتی می شود …
بخشی از دانلود رمان لایی مادرانه:
به یاد دارم از وقتی چشم باز کردم آن ها همیشه کنارمان مانند اعضای خانواده حضورشان پررنگ بود … همیشه خانه یکی بودیم ، چه آن زمان که مادر بود و چه حال که نیست خاله بود و همیشه مادرانه هایش را خرجمان می کرد وقتی بود کمتر دلتنگی مادر را می کردم …. به سوی اتاق رفتم و لباس هایم را عوض کردم . در آینه به تصویرم نگریستم صورت گردی داشتم
دانلود رمان بارش آفتاب
دانلود رمان اجتماعی عاشقانه بارش آفتاب نوشته نسترن اکبریان با فرمت پی دی اف و لینک مستقیم از سایت نودهشتیا، رمان بارش آفتاب pdf رایگان قسمت اول
نام رمان بارش آفتاب
نویسنده: نسترن اکبریان
ژانر: عاشقانه، اجتماعی، مذهبی
هدف این رمان حمایت از تمام دختران ایرانی است که خانواده هایشان دچار افراط مذهبی هستند. همچنین نه به حجاب اجباری از هدف های اصلی رمان است و همچنین این رمان یک هدف راسخ دیگر در مسیر حمایت از طلبه های ایرانی دارد. انسان را انسانیت لازم است و دین، اجبار نیست!
انسان بودن چیست؟ نفس کشیدن میان دیار تنگیِ نفس چه سودی دارد؟ دخترکی که میان گودال اجبار غرق شده و سودای آزادی در سرش میپروراند، چگونه قدم کج نکند و مسیر را طبق راستیِ اجبارهایش گز کند؟آفتابی که تنها طلوعش بارش و غروبش اشک است، دستش را به دامان کدام احد بیاندازد که از سیاهی چشمانی کور، نجاتش دهد. دخترکی که غروب میکند و باز هم تن به اجبار میدهد، سر گشته در پس جبر و دار زندگی دست به کارهایی میزند که…
نام رمان: دو کام حبس
نویسنده: سدنا بهزاد
ژانر رمان دو کام حبس: عاشقانه، اجتماعی
– کارو ماهر؛ پسر دورگه ارمنی – ایرانی، همسرش رو طلاق میده تا راحت تر درگیر هدف هاش بشه اما وقتی می فهمه همسرش با مرد معقول و سرشناس که بهترین وکیل تهرانه، رابطه داره؛ کاری می کنه که…
– تکرارش کن!
اخمی می کند و با چشم هایی که سُرخی اش از شدت بی خوابی است، مرا زیر نظر می گیرد:
ـ چه مرگته هان؟
تابان داستان که دختر سختکوش و سرزبون داری هست، به خاطر داشتن رفاه بیشتر به سختی دنبال کار می گرده؛ غافل از اتفاق ها و اشتباه هایی که پشت پرده رخ داد.